در اصالت دو جهان

با ظهور پیامبران علاوه بر دستاوردهای معنوی و اخلاقی و از جمله تعالی اندیشه انسانیت و نیز اسلامیت (به معنی عام یعنی تسلیم امر وفرمایش نیک شدن زیرا خدا به طور عام به نیک امر میکند)، شبهاتی نیز در اصالت گیتی یا اصالت مینو (عالم روان، آخرت، برزخ) پدید آمد. بشر ندانست کدامین جهان ارزشمندتر و نیز اصیل تر است، این گزاره ساده منجر به پیدایش معادلات و نیز نامعادلات تاریخی، فرهنگی، اخلاقی و بین المللی شده است. نگرش مینوی، معنوی و نگرش مادی هر چند در اصالت جبر در آفرینش (برای معتقدان) تاثیری ندارد، اما میتواند بشر را در طی طریق مادی، معنوی-مینوی شادمان و خرسند نگاه دارد. فقر برای زاهد که راه و رویه او صرفنظر از متاع دنیا برای رسیدن به ملک اخرویست آنقدر عذاب آفرین نیست تا کسی که در جهان میزید و تکامل تکنولوژی، اسباب راحتی و زیبایی زن، اتومبیل، منازل، سواحل و … را میبیند. اینجاست که انتخاب یا استنباط اصل زندگی موجب فراغ بال در پیمودن مسیر میگردد. از جمله شبهاتی که در اظهار نظر در مورد اصالت گیتی یا زندگی اخروی به آن بر میخوریم، با توجه به ذاتی بودن بدی و نیزقدیم بودن آن نحوه برخورد و مبارزه با بدی بود. قدیم بودن بدی به معنی آنست که غالبا بدی پیش از تولد ابنا بشر وجود داشته است یعنی مثلا کودک فلسطینی که در ۲۰۲۳ به دنیا می آید در زیر سلطه متولد میگردد، نکته دوم اینست که اسرائیل در ارتکاب بدی به اصل قدمت بدتر متوسل میگردد.

قدمت بدی گرهی است که مانع حل ذاتی بدی نیز میگردد.

فرامین ادیان در مقابله با بدی، در واقع نقطه شروع تضادها و تفرق بین آنها میباشد. اسامی و معانی الوهی نیز محل اختلاف و تفرق دیگر در میان دساتیر معنوی بوده و هست.

نقطه تمرکز این پارنوشت لیکن، بحث در مورد چگونگی مبارزه با بدی ، باطل و ابطل از نظر جریانات عمده دینیست، دین اسلام مبارزه با بدی را در عدالت و قصاص و یا بخششجستجو میکند، مسیحیت در طول بیست قرن در مقابله با بدی دچار فراز و نشیب و نیز نشتت آرا بوده است و از جنگهای صلیبی تا شستن پای زندانیان مسیر دراز را پیموده است، بودا بدی را ماهیتا سراب میشمارد و میفرماید (بر مضمون) پادافره نیک میتواند بدی را محلول کرده و از میان ببرد و به حلالیت بدی در نیکی اعتقاد دارد. آیین زردتشتی و یهودیت نیزمانند اسلام بر مبارزه بر بدی اتفاق نظر دارند.

دانستن مسیر و شیوه مبارزه با بدی از بزرگترین کیمیاگری ها و اختلافات روزگاران است،تا آنجا که روشنیدگی واقعی را میتوان در درک آیین و روش راستین و متواتر غلبه بر بدی و نیز بر باطل و ابطل معنی کرد. ابطل یعنی بدی غالب با توجه به عدم وجود قید و بند و حدود در آن میتواند باطل را یا نیک را به راحتی مغلوب سازد مگر اینکه نیکی واجد دانشی باشد که باطل و ابطل را قلب کند (دگرگون کند) و یا اصلاح کند. از آن گذشته بدی واجد درجات است و یکی از خفی ترین انواع بدی تحقیر نفس است و آن چیزیست که در جمله ادیان مستتر است، تحقیر نفس خفی ترین نوع بدیست و البته دلیل آن جز برای رهرو معانی آشکار نیست. پرستش اگر جز عشق باشد و معشوق اگر جز نیکی، پرستش محقر است و میوه آن نادانسته، یعنی ممکن است ثمر آن فاسد باشد.

دکتر امیرعلی رستم داودپور

دبیر انجمن قانون و شفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *