ابزارها در مباحث فلسفی و جامعوی

ترجمه انگلیسی عنوان نوشته فوق را میتوان به صورت Initiation into Philosophy یا Means of Philosophy ترجمه کرد، زیرا نخست اینکه تا کسی ابزار فلسفه را نشناسد، نمیتواند به فلسفه بپردازد و صرفا خواننده متون عجیب و غریب و کلمات درشت و گاه افکار بیفایده دیگران خواهد بود و سپس اینکه مولد و اندیشمند و خودکفا نخواهد بود. کشاورز با بیل و کلنگ زمین را میشکافد و دانه میکارد، مهندس با متر و تراز ابعاد را میسنجد، پزشک با گوشی نبض قلب را بررسی میکند. در زمان فقر و نیاز، آنگاه که هیچ ابزاری وجود ندارد،و حتی پرسش و پاسخ نیز مقدور نیست (دوستی وجود ندارد)، اپیستمولوژی مجال پاسخ گفتن و چاره جویی در باب ایرادات جهان و سلاح غلبه بر فقر است، یعنی چاره جویی برای گریز از نکبت.

اندیشه و آرا فلسفی میل به عرضه شدن دارد و مایل است دیده شود. گسترش دیدگاههای فلسفی میل اغلب فلاسفه است، بر خلاف جادو که مایل است پنهان بماند (آیا چیزی به نام جادو وجود دارد؟) فلسفه مایل است گسترده و فراگیر گردد. عدم قطعیت و اتفاق آرا در موجودیت جادو خود به دلیل طبیعت افسون و میل آن به پنهان ماندن است.

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون (حافظ)

در آرا و نظریات فلسفی میتوان تواتر را به عنوان قاعده در نظر گرفت یعنی هرگاه واقعیتی بسیار تکرار گردد، میتوان آن را حقیقت فلسفی در نظر گرفت، اما تخطی از قاعده هیچ اشکالی نداردیعنی تواتر قسامه نیست (بر آن نمیتوان قسم خورد.)

گزاره آلمان، ریقی که با آب پاک نمیشود1 در گزارش یک قاعده فلسفی را نشان میدهد که متواتر است ولی اصل نیست (شاید پاک شود.)، گفتار و پندار و کردار نیک به رستگاری می انجامد یک قاعده است و قسامه است چون بر آن قسم خورده شده است، اگر بر آن قسم خورده نشده بود (مقدس نشده بود) مانند قاعده فوق قابل تخطی بود. پس کار دین قسامه است و تفاوت آن با قواعد فلسفی این است که مقسوم میگردد. شرع اسلام قسامه را برای اثبات جرم استفاده میکند فارغ از آنکه دین عین قسامه است یعنی بر آن شهادت داده میشود. سایر ادیان نیز قسامه هستند یعنی مقسوم شده اند و بر آنها قسم خورده شده تا 1- مقدس شده اند 2- مجرم شده اند 3-قاعده شده اند.

در بالا تفاوتهای بین ۱-دین ۲-فلسفه ۳-جادو را با برهان علیت بررسی کردیم، اسلوب برهان علیت به بررسی علت و معلول میپردازد و متدینین از آن برای اثبات خود (که علت است) با استفاده از معلول تلاش میکنند. از معلول علت مستفاد میگردد چنانچه بیماری از مریض شناخته میشود (اهریمن) که این هم قسامه است، هم فلسفه ، اگر پنهان بماند جادوست و اگر بیرون افتد عجب نیست.

در بالا کلیات چهار اصل مورد اختلاف بشر ۱-دین ۲-فلسفه ۳-جادو و ۴-اهریمن استنباط گردید.

چهار اصل مورد اختلاف فوق ، هر چهار تمایل به نیل به خداوندی دارند و مایلند خدا را معلول خویش سازند یعنی علت العلل را معلول سازند، خدا نیز چون به آنها مجال وجود داده به آنها فرصت میدهد (استنباط)، اینگونه است که هر یک از آنها متواتر میگردد و اصالت میابد.

بشریت تمایل به تواتر در اعلا درجه است (چون زاده میشود) علت العلل به هر اصل که تمایل به تواتر داشته باشد، فرصت وجود داده است و جهان حاصل این است. در بالا ابزارهای مورد نیاز برای کلیات فلسفه و دین را بر شمردیم.و جادو واهریمن رانهان کردیم تا با آنها درنیافتیم (مگر وجود دارند؟).

این ابزارها عبارتند از 1-تواتر ، 2-قسامه، 3-استدلال و استنباط، 4-استفسار (پرسش).

دکتر امیرعلی رستم داودپور

دبیر انجمن قانون و شفا


  1. https://www.balatarin.com/permlink/2024/4/8/6141521 ↩︎

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *