سیر کردن ملت بدون غذا (در گرامیداشت هنر)

انتخاب این عنوان دهشتناک در زمانی که در سودان و غزه و برخی نقاط جهان در معرض قحطی و شدت گرسنگی هستند اندکی تامل لازم دارد.

اما غرض از این عنوان سیاستهای کلانیست که موجب میشود ملتی آرام ، با گذشت و مهربان و به اصطلاح چشم و دل سیر باشد. ملتی که از کردار و پندارش داد و فریاد طمع برنخیزد ، قانع و پر تلاش باشد و از ابزار ، خوراک و داشته های خویش استفاده بهینه کند.چنین ملتی از آمال حاکمان و حکومتهاست و حکومتها سیاستهای مختلفی را برای ارضای نیاز روح مردم و اصطلاحا سیر نگاه داشتن روان مردم در پیش میگیرند.

۱- دین

دین از قدیمی ترین ابزارهای سیر کردن روان ملتهاست، گردهماییهای دینی، مراسم ، مناسک و کردارهای دینی اسباب راضی نگهداشتن روان مردمان است ، قرآن میفرماید ” الا بذکر الله تطمئن القلوب” . این اطمینان قلبی نشان داده که در مبارزات، نبردها و کنشهای سخت میتواند روان را از برخی لغزشها نگهدارد. ادیان دیگر نیز آدمی را مستحکم ساخته و توانایی انجام برخی پندارهای سخت را به وی عنایت میکنند. نیاز بیشتری به توجیح نقش دین درتاریخ تمدن و سیر کردن نیازهای روانی انسانها با توجه دادن آنها به مسیر آخرت نیست، چهره دین اما در مقیاس کلان در ساختن خاورمیانه به اضافه هند و تبت نمود میابد. پروژه های متعدد ساخت مساجد و عبادتگاههای ارزان قیمت برای سیرکردن روح ملت از درگاه دین است،

۲-هنر

نقش هنر در سیر کردن روان انسانها نقشی انتزاعیست، بسیاری از روانها طریق هضم هنر را نمیدانند، یک فیلم ، یک موسیقی خوب با مردم ارتباط چشمی و گوشی برقرار میکند، اما آیا ارتباط چشم و گوش همان سیرایی است که ما برای سیر کردن ملت به آن استناد میکنیم؟ البته ارتباط چشمی و گوشی مانند همان تبلیغات رایج است که در میان برنامه ها میبینیم.

ارتباط چشم و گوشی ، زمینه سیر کردن ملت را فراهم نمیکند، یک راننده میتواند ساعتها به موسیقی گوش فرا دهد اما متن آن در زندگی او به کار نیاید. برخی از عمیق ترین اشعار و ترانه های عاشقانه در سالهای اخیر در ایران سروده و خوانده شده است، اما ظاهرا آمار جدایی و طلاق رو به کاهش نبوده است.

تفاوت میان هنری که سیر میکند و هنری که روان را سیر نگه نمیدارد چیست؟ هنری که روان را سیر نگه میدارد، هنریست که برای آن بهایی پرداخت شده، برای نگریستن به آن عمری صرف شده و نیز برای درک آن گامی برداشته شود.

ارزان کردن هنر، لزوما موجب سیرشدن روان ملت نمیشود، ارزان کردن جنس مخالف ، شهوت و دین نیز لزوما موجب سیر شدن روان ملت نمیشود. در عوض تخریب لاماسوها (بت ها و سازه های سنگی) به معنی نوعی جنگ روحانی و نیز جنگ با میراث سازی ملتها و گذشته و آینده آنهاست. مصر به عنوان کشوری که بر حسب جبر تاریخ برخی سازه هایش از گزند دیانت در امان مانده ( مانند اهرام، ابولهول و …) در حال بهره مندی اقتصادی، سیاسی و روانی از میراث گذشتگان خویش است. سیر شدن روحانی با دیانت بهایی دارد که نادانسته و گرانبهاست و گاه به قدر تخریب آینده مملکت است.

سیر کردن و اقناع روان ملت، هنر والای تمدن سازیست. حکومت داری صرف به معنای تمدن سازی نمیباشد. طالبان افغانستان ، به خوبی از پس اداره افغانستان (با خشونت و ترس) بر میآید ولی افغان همواره برای سیر شدن روان خویش در حال گریز خواهد بود، زیرا طالبان هنر سیر کردن روان ملت را ندارد، این در مورد جمهوری اسلامی نیز صادق است، جمهوری اسلامی با غذای ناسالم و مسموم عزاداری، هنر زشت و غیر فاخر و سطحی ، مردم را نیازمند باقی نگاه میدارد. سازه های روح دار مانند میدان آزادی (شهیاد) و نمادهای فاخر ملی مانند کولوسئوم روم-ایتالیا برای سیر کردن ملتهاست و به دست حاکمانی ساخته میشود که به جز جنگ وظیف ساختن تمدن ملت خویش را بر عهده دارند و جمهوری اسلامی از آنان نبوده است.

همان ایرانیان و افغان ها در گاه مهاجرت، برخی از قانونمدارترین افراد را میسازند، دلیل آن اینست که برای هجرت بها پرداخته اند، اما مطالبات آن مردم با شرافتی که برای ماندن بها میپردازند و اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، زندگی در تمدن و سیرایی ملیست که ساز و کارهای بدیع ، هنرپرور و خردمندانه را میطلبد.

پانوشت: به بهانه حکم سه سال حبس شاهین حاجی پور و محکومیت به ساختن ترانه علیه آمریکا.

امیرعلی رستم داودپور

دبیر انجمن قانون و شفا

پست الکترونیک: davoudpour@canmedlaw.org

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *