سوسیال دموکراسی غیر سکولار ( غیر اسلامی و غیرمسیحی)

اهمیت قضیه انتخاب نظام سیاسی ایران به زمان رضا شاه پهلوی میرسد . در حالی که شیوه حکمرانی کشور همسایه ایران یعنی عثمانی با درایت مصطفی کمال آتاتورک به نظام جمهوری تبدیل گردید و خود آتاتورک چهره ای جاودان در خاک ترکیه گشت، همزمان به آن و پس از انقلاب مشروطیت ، رضاشاه فقید ردای سلطنت را به تن کرد و پس از مدتی توسط دولتهای خارجی از ایران تبعید گردید و فرزند او یعنی محمد رضا پهلوی نیز در نهایت به تبعیدی ابدی تن داد.

پس از آن نیز همانند پیش از آن، تا کنون ، ایران درگیر و دار نظامهای توتالیتر و شبه پادشاهی مطلقه بوده و تغییری در اهمیت رای مردم برای انتخاب حاکمان و معاونان ارشد آنها به چشم نمیخورد.

در این حوالی، نظامهای سوسیال دموکرات نسبتا سکولار اروپایی با چهره ای زیبا ، قضایای جنگهای جهانی را فراموش کرده و به سیستم نظام اقتصادی و سیاسی واحد اتحادیه اروپا و برداشتن مرزهای فیزیکی مبادرت ورزیده اند. در حال حاضر گمان چنین چیزی در مرز میان افغانستان، پاکستان ، ترکیه، عراق و ایران دور از ذهن و گاهی دهشت آور است. اختلاف اقتصادی و سیاسی دوسوی این مرزها حتی وحدت الله را به تشکیک وا میدارد و نظاره کننده از خویش میپرسد، تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این ملتهایی که خداوند واحد را انتخاب کرده اند و قاعدتا باید از سنتهای و رویه های مشابه پیروی کنند به چه اندازه است و شعارهای ایدئولوژی و فرهنگی آنان تا چه حد معتبر است.

پژوهش در چنین مقوله هایی منجر به پیدایش رویه سیاسی جدید گنوسی به نام دموگراسی غیر سکولار میگردد، و این گمانه نوعی از نظام حکومتیست که نه تنها ادعای مذاهب را رد میکند بلکه به نوعی اخلاقیات (اتیک) برای اداره جامعه ایمان دارد. این اتیک میتواند حاصل معرفت گنوسی یعنی پرسش و پاسخ در باب ادیان و تلاش برای نزدیکی و تقریب فرهنگی مردم باشد. این نظام علاوه بر اینکه به مذهب معتقد نیست از اهمیت مذهب در این جوامع خاورمیانه آگاه بوده و آن را رد نمیکند،

مفهوم گنوسی به معنای جستجوی حقیقت خدا و ادیان (برگرفته از آیینهای گنوسی در خاورمیانه و یونان باستان) هم بر به قدرت رسیدن اکثریت یعنی نظر مردم متکی است و هم به اندیشه های فلسفی و حکومت شورایی فلسفی بر مسند قانونگزاری و گاه اجراییات می اندیشد که ممکن است انتخابی نباشد. در واقع مردم لزوما فلاسفه را به راس هرم قدرت انتخاب نمیکنند زیرا فلسفه معمولا خشک ، بی تکلیف و فارغ از جذابیتها و هیاهوی دین و پادشاهی است. فلاسفه به وسیله فلاسفه انتخاب و گزینش میگردند و در نظامهای افلاطونی لزوما خواستگاه آنان از انتخابات مردمی نیست. شباهت تکان دهنده نظام سوسیال دموکرات غیرسکولار به مجالس خبرگان رهبری در جمهوری اسلامی رسیدن به این امر خطیر را در عالم واقعیت غیر ممکن میسازد، اما حقیقت آنست که چنین نظامی کمال غایی نظامهای سکولار است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *