هر سال در ایران بیش از ۱۷ تا ۲۰ هزار نفر در تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند و حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار نفر مصدوم میشوند. این آمار، ایران را در صدر کشورهای جهان از نظر سرانه مرگومیر جادهای قرار داده است؛ بهطوری که نرخ مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در ایران حدود ۲۰–۲۲ نفر است، در حالی که این عدد در کشورهای اروپایی زیر ۵ نفر و در ژاپن حدود ۳ نفر است. این فاجعه دیگر فقط یک «مشکل «حملونقل» نیست؛ یک مفسده ملی عمیق و چندلایه است که ریشه در فرهنگ رانندگی، ضعف قانونگذاری، کیفیت پایین خودروها، وضعیت اسفناک جادهها و بیتفاوتی جمعی دارد.
در ایران نمیتوان با جرائم رانندگی به سادگی و با قبض جریمه برخورد کرد، تصادفات رانندگی در ایران سالانه بیش از ۲۰ هزار کشته و صدها هزار معلول و مجروح بر جای میگذارد و از این حیث، هیچ تفاوت ماهوی با یک «مفسده اجتماعی سازمانیافته اجتماعی» ندارد؛ زیرا همانند اعتیاد، قاچاق انسان یا فساد مالی، بهطور سیستماتیک جان، سلامتی و سرمایه ملی را نابود میکند، اما برخلاف آن جرائم، متخلفانش عمدتاً با یک قبض جریمهٔ ناچیز یا حداکثر چند امتیاز منفی خلاص میشوند. وقتی رانندهای با سبقت غیرمجاز در جادهٔ تاریک، با سرعت ۱۶۰ کیلومتر و بدون کمربند، یک خانوادهٔ پنجنفره را به کشتن میدهد، این عمل نه «تخطای سهوی» بلکه «قتل شبهعمد مکرر و بالقوه» است که در هیچ نظام حقوقی پیشرفتهای با ۵۰۰ هزار تومان جریمه یا توقیف سهروزه خودرو تمام نمیشود. لزوم دارد که جرائم رانندگی حادثهساز (سرعت غیرمجاز بالای ۵۰ کیلومتر، سبقت غیرمجاز در محورهای دوطرفه، رانندگی در حالت مستی یا مواد، عبور از چراغ قرمز با سرعت بالا و نظایر آن) دقیقاً مانند مفاسد اجتماعی، با ضابطان قضایی و بازپرس ویژه پیگیری شود، متخلف بهصورت فوری بازداشت گردد، خودرو تا پایان رسیدگی توقیف شود و مجازات حبس تعزیری بلندمدت (حداقل یک تا پنج سال) و محرومیت دائم یا نیمهدائم از گواهینامه در کنار جریمههای سنگین میلیونی اعمال گردد؛ تنها در این صورت است که رانندهٔ ایرانی خواهد فهمید پشت فرمان نشستن یعنی بهدست گرفتن جان دهها انسان بیگناه، نه یک بازی بیعاقبت.۱. فرهنگ رانندگی: بیماری مزمن «من عجله دارم»
در ایران، قانون راهنمایی و رانندگی برای بسیاری فقط یک «پیشنهاد» است. سبقت غیرمجاز، سرعت غیرمجاز، صحبت با تلفن همراه، نبستن کمربند ایمنی، رانندگی در حالت خستگی یا مصرف الکل و مواد (حتی اگر آمار رسمی آن را کم نشان دهد) عادیسازی شدهاند. فرهنگ «حق به جانب بودن» راننده ایرانی باعث شده که رعایت قانون نه یک وظیفه مدنی، بلکه یک ضعف تلقی شود. در کوچه و خیابان، کسی که راه را به آمبولانس بدهد یا در چهارراه حق تقدم را رعایت کند، اغلب با تمسخر یا بوق ممتد مواجه میشود. این فرهنگ، سالانه جان دهها هزار نفر را میگیرد.۲. خودروهای ناایمن: قاتلان متحرک داخلی
بیش از ۷۰ درصد خودروهای تولیدی داخل (پژو ۴۰۵، پراید، سمند، تیبا و…) در تستهای ایمنی مستقل یا هیچ ستارهای نمیگیرند یا حداکثر ۱–۲ ستاره. کیسه هوا در بسیاری از مدلها فقط «دکوری» است، شاسی ضعیف است، ترمزها ناکارآمدند و بدنه مانند قوطی کنسرو مچاله میشود. در حالی که در اروپا خودرو باید حداقل ۵ ستاره Euro NCAP بگیرد تا اجازه فروش داشته باشد، در ایران خودرویی که در تصادف ۶۰ کیلومتری سرنشین را میکشد، همچنان میلیونی تولید و فروخته میشود. این یعنی دولت و خودروسازان سالهاست که با آگاهی کامل، مردم را سوار «تابوتهای متحرک» میکنند.۳. جادههای مرگبار و مهندسی معیوب
بسیاری از جادههای اصلی ایران تکباندهاند، بدون جداکننده میانی، با شیب و پیچهای خطرناک، بدون شانه خاکی مناسب و فاقد روشنایی. آزادراه تهران–قم که یکی از مرگبارترین محورهای کشور است، سالهاست که قرار است دوبانده شود اما بودجه و ارادهای نیست. علائم راهنمایی و رانندگی کمرنگ، گمراهکننده یا غایبند. پیمانکاران جادهسازی اغلب با حداقل هزینه و حداکثر رانت پروژه میگیرند و کیفیت فدای سود میشود.۴. اجرای ضعیف قانون و فساد در صدور گواهینامه و معاینه فنی
گواهینامه رانندگی در ایران برای بسیاری فقط یک «کارت» است که با رشوه یا بدون گذراندن آموزش واقعی به دست میآید. افسران راهنمایی و رانندگی در بسیاری موارد به جای جریمه واقعی، با دریافت «توافقی» کنار میآیند. مراکز معاینه فنی خودروهای کاملاً ناایمن را با پرداخت «زیرمیزی» تأیید میکنند. دوربینهای ثبت تخلف یا وجود ندارند یا خاموشند یا جریمهها آنقدر دیر میرسند که اثر بازدارندگی خود را از دست دادهاند.۵. آمار تلخ و مقایسه جهانی
- ایران با حدود ۱٫۳ درصد جمعیت جهان، حدود ۵–۶ درصد کشتههای تصادفات جادهای جهان را دارد.
- در نوروز ۱۴۰۴ (مارس ۲۰۲۵) تنها در ۱۵ روز بیش از ۱۲۰۰ نفر در جادهها کشته شدند.
- هزینه اقتصادی تصادفات سالانه بیش از ۷–۸ درصد تولید ناخالص داخلی ایران است (بیش از بودجه عمرانی کشور).
راه برونرفت چیست؟
۱. اجباری و واقعی کردن استانداردهای ۵ ستاره ایمنی برای تمام خودروهای تولیدی و وارداتی تا سال ۱۴۱۰.
۲. ممنوعیت تولید و تردد تدریجی خودروهای زیر ۳ ستاره ایمنی تا ۵ سال آینده.
۳. اصلاح فوری فرهنگ رانندگی از طریق آموزش اجباری در مدارس، رسانه ملی و کمپینهای گسترده.
۴. افزایش چشمگیر جریمههای تخلفات حادثهساز (مثلاً ۱۰–۲۰ میلیون تومان برای سرعت غیرمجاز و سبقت غیرمجاز) و اجرای الکترونیکی بدون اغماض.
۵. اختصاص بودجه واقعی برای دوبانده کردن و ایمنسازی محورهای پرحادثه.
۶. مبارزه جدی با فساد در آموزش رانندگی، معاینه فنی و نیروی انتظامی.
تا وقتی تصادفات جادهای در ایران یک «فاجعه ملی» تلقی نشود و مسئولین و مردم به جای عادیسازی مرگ، خشمگین نشوند، این کشتار روزانه ادامه خواهد داشت. تصادفات رانندگی در ایران دیگر فقط یک مشکل فنی یا زیرساختی نیست؛ یک مفسده ملی است که هر روز خون تازه میریزد و هیچکس واقعاً پاسخگو نیست.
این خونها دیگر نباید بیصدا بر آسفالت بریزد.
