
من در مسیر زندگی خویش و جبر روزگار به کسانی برخورد کردم که با آرا و کردار زشت، در صدد زدودن عنصر فرهنگی از جمله مقالات، فرهنگ ، اندیشه و فلسفه و علوم ایرانی از پهنه گیتی بودند. نمونه آن هم ویرانی دستاوردهای علمی ایرانی و کشتار دانشمندان ایرانی در جنگ دوازده روزه با عزرائیل بود. این مهم وقتی رنگ و بوی تراژیک تر گرفت که میراث شعر و سخنوری ایرانی را در تاریخچه “گنجور” دنبال میکردم و نخستین شعر را مربوط به محمد وصیف سگزی از شاعران دوره یعقوب لیث صفاری (قرن سوم هجری قمری) یافتم.
پس از آنکه یعقوب لیث صفاری، در سال ۲۵۱ هجری قمری، خوارج را شکست داد، شاعران به رسم زمانه شعر به عربی در ستایش او سرودند. یعقوب گفت: «چیزی که من اندر نیابم، چرا باید گفت». در این هنگام، محمد بن وصیف او را به زبان فارسی ستایش کرد و گفته میشود که این شعر، نخستین شعر فارسی است که منسوب به اوست:
ای امیری که امیران جهان خاصه و عام
بنده و چاکر و مولای و سگ بند وغلام …
شعر و ادبیات ایرانی پیش از اسلام، که شامل دورههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی میشود، عمدتاً شفاهی بود و به دلیل تخریب کتابخانهها، مانند کتابخانه پرسپولیس، بسیاری از آثار از بین رفتهاند. باقیماندهها شامل کتیبههای سلطنتی، متون زرتشتی مانند اوستا، و آثار جغرافیایی و حکمتآموز ساسانی هستند که برخی به زبان عربی ترجمه شدهاند. آثار مهمی مانند آیادگار زریران، ویس و رامین و درخت آسوریگ سنتهای حماسی، عاشقانه و حکمتآموز را نشان میدهند، هرچند شاعران خاص این آثار ناشناختهاند.
ادبیات ایران پیش از اسلام شامل آثار شفاهی و مکتوب به زبانهای ایرانی باستان است که به دو دسته دینی و غیردینی تقسیم میشود. آثار غیردینی شامل داستانهای ملی، افسانهها و آداب اجتماعی است که عمدتاً شفاهی منتقل شدهاند. آثار دینی، مرتبط با آیینهای زردشتی، بودایی، مانوی و مسیحی، عمدتاً مکتوب هستند، مانند اوستا که پس از سدهها انتقال شفاهی، در دوره ساسانی به خط درآمد. به دلیل جنگها، تعصبات دینی و تغییر زبان و خط، بخش زیادی از این گنجینه ادبی از بین رفته و آثار مکتوب باقیمانده اندک است.
زبانهای ایرانی به سه دوره باستان (تا ۳۳۰ ق.م)، میانه (تا ۶۵۱ م) و جدید تقسیم میشوند. در دوره باستان، زبانهای مادی، سکایی، پارسی باستان و اوستایی رواج داشتند، اما تنها از اوستایی و پارسی باستان آثار مکتوب باقی مانده است. در دوره میانه، زبانهای غربی (پارتی و فارسی میانه) و شرقی (سغدی، خوارزمی، سکایی و بلخی) آثار ادبی متنوعی دارند. مانویان به نگارش آثار اهمیت میدادند و آثار ارزشمندی به جا گذاشتند.
دوره باستان:
- مادی: آثار مکتوب باقی نمانده، اما داستانهای حماسی و غنایی (مثل زریادرس و اوداتیس) در منابع یونانی ذکر شدهاند.
- سکایی: آثار مکتوب وجود ندارد، اما افسانههایی مانند داستان رستم احتمالاً ریشه سکایی دارند.
- پارسی باستان: آثار مکتوب شامل کتیبههای هخامنشی (مانند بیستون و دَیوَه) است که ارزش تاریخی و زبانشناختی دارند، اما فاقد تخیل ادبیاند.
- اوستایی: اوستا، کتاب دینی زردشتیان، شامل گاهان (سرودهای زردشت) و یشتها (ستایش ایزدان) است که ارزش ادبی بالایی دارند. اوستا تا سده چهارم میلادی شفاهی بود و سپس به خط دیندبیری نوشته شد.
دوره میانه:
- غربی (پارتی و فارسی میانه): آثار پارتی شامل کتیبهها و داستانهای شفاهی مانند «ویس و رامین» است. فارسی میانه آثار دینی و غیردینی دارد، اما به دلیل سنت شفاهی، بخش زیادی از بین رفته است.
- شرقی (سغدی، خوارزمی، سکایی، بلخی): آثار سغدی شامل متون دینی و غیردینی است، با ترجمههای بودایی، مسیحی و مانوی. آثار خوارزمی عمدتاً اسناد و کتیبهاند. آثار سکایی (ختنی) شامل متون بودایی و داستانهای حماسی است. بلخی آثار محدودی دارد که بیشتر زبانشناختیاند.
- مانوی: آثار مانوی به زبانهای مختلف ایرانی نوشته شده و شامل سرودها، داستانهای تمثیلی و متون دینی است که از نظر ادبی غنی و ارزشمندند.
به طور کلی، سنت شفاهی قوی در ایران پیش از اسلام، همراه با عوامل تخریب مانند جنگ و تغییر خط، باعث شده بخش عمده ادبیات این دوره از بین برود، اما آثار باقیمانده، بهویژه اوستا و متون مانوی، از نظر ادبی و تاریخی اهمیت دارند.
شاعران ایرانی پیش از اسلام: ردپای شعر و حماسه در سپیدهدم تاریخ
اگرچه گنجینههای عظیم شعر فارسی پس از اسلام و با ظهور ستارگانی چون فردوسی، حافظ و سعدی شکوفا شد، ریشههای شعر و سخنوری در ایران به اعماق تاریخ پیش از اسلام بازمیگردد. هرچند به دلیل محدودیت منابع مکتوب مستقیم، اطلاعات ما درباره شاعران این دوران کامل نیست، اما شواهد تاریخی، متون پهلوی و شاهنامه فردوسی، گواهی میدهند که شعر و موسیقی در ایران باستان جایگاه ویژهای داشته و سخنوران و شاعرانی در این عصر میزیستهاند.
پیشینه و زمینه:
- سنت شفاهی: شعر در این دوران عمدتاً سنت شفاهی داشت. اشعار به صورت سینه به سینه و توسط نقالان، گوسانها (خنیاگران دورهگرد) و مغان (روحانیون زرتشتی) حفظ و نقل میشدند.
- زبانها: زبانهای رایج برای سرایش شعر شامل اوستایی (زبان مقدس اوستا)، پارسی باستان (زبان کتیبههای هخامنشی)، و سپس پارتی (پهلوانیگ) و پهلوی (ساسانی) بودند.
- موضوعات: مضامین اصلی شعر پیش از اسلام را میتوان در این دستهها جای داد:
- دینی و آیینی: سرودهای مذهبی در ستایش اهورامزدا و امشاسپندان که بخشهای کهن اوستا (مانند گاتاهای زرتشت) نمونههای بارز آنند.
- حماسی: نقل داستانهای پهلوانی، پادشاهان، نبردها و اساطیر کهن ایران. این اشعار بذر اولیه حماسههای بزرگی مانند شاهنامه را کاشتند.
- دری و مدیحه: اشعاری در ستایش پادشاهان، بزرگان و قهرمانان، احتمالاً در دربارها خوانده میشد.
- سوگواره (مرثیه): اشعاری برای عزاداری و یادکرد درگذشتگان.
- اخلاقی و پندآموز: اشعاری حاوی حکمت و اندرز.
چهرههای شاخص و منابع شناخت:
شناخت شاعران به نام در این دوران بسیار دشوار است. بیشتر آنها در هالهای از ابهام و اسطوره قرار دارند یا نامشان تنها در منابع متأخرتر (مانند شاهنامه یا کتب تاریخی دوره اسلامی) ذکر شده است. مهمترین منابع برای شناخت شعر این دوره عبارتند از:
- اوستا: بهویژه گاتاها که سرودههای خود زرتشت پیامبر (حدود قرن ۱۰-۱۲ ق.م؟) به زبان اوستایی کهن به شمار میآیند. گاتاها از نظر ساختار و محتوای شعری بسیار عمیق و مهم هستند.
- خداینامگ (خداینامه): کتاب رسمی تاریخ و اساطیر ایران در دوره ساسانی که به زبان پهلوی نوشته شده بود. اصل این کتاب از بین رفته، اما محتوای حماسی و تاریخی آن اساس کار فردوسی در شاهنامه قرار گرفت. در تدوین این کتاب مطمئناً از اشعار و داستانهای شفاهی کهن استفاده شده است.
- شاهنامه فردوسی: فردوسی (قرن ۴-۵ ه.ق) با تکیه بر خداینامه و سنت شفاهی باقیمانده، حماسه ملی ایران را سرود. او بارها به وجود شاعران و سرایندگان پیشین اشاره میکند و سبک و محتوای شاهنامه تا حد زیادی بازتابدهنده سنت حماسی پیش از اسلام است.
- متون پهلوی: برخی متون پهلوی مانند یادگار زریران (حماسهای منظوم به نثر آهنگین) یا بخشهایی از کتابهای دینی مانند بندهشن و دینکرد، حاوی قطعاتی با ویژگیهای شعری هستند.
برخی نامهای برجسته (اغلب در مرز اسطوره و تاریخ):
- زرتشت: به عنوان سراینده گاتاها، بیتردید مهمترین چهره شاعر پیش از اسلام است.
- بهمن پسر اسفندیار (شاهنامه): فردوسی از او به عنوان یکی از گردآورندگان داستانهای پهلوانی یاد میکند.
- کسانوی (شاهنامه): فردوسی از او به عنوان سرایندهای در دربار گشتاسب (پشتیبان زرتشت) نام میبرد و نمونه شعری از او میآورد (نمونه زیر).
- باربد (ساسانی): مشهورترین موسیقیدان و احتمالاً شاعر-خواننده دربار خسروپرویز ساسانی (قرن ۶ م). او را مخترع دستگاههای موسیقی و سراینده قطعاتی به نام “سی لحن” میدانند. هرچند اشعارش مستقیماً باقی نمانده، شهرت او گواه اهمیت هنر آواز و کلام در آن دوران است.
- نکیسا (ساسانی): از دیگر نوازندگان و احتمالاً خوانندگان مشهور دربار خسروپرویز.
- رامیتن (ساسانی): از شاعران و خنیاگران دوره ساسانی که نامش در برخی متون آمده است.
ویژگیهای شعری:
- وزن: به نظر میرسد وزنهای عروضی رایج پس از اسلام در این اشعار نبودهاند. وزنها احتمالاً مبتنی بر تکیه (مانند برخی اشعار کهن اروپایی) یا تعداد هجاها بودهاند. در سرودهای اوستایی، وزن هجایی و تکرار نقش مهمی دارد.
- قالب: قالبهای ثابتی مانند غزل یا قصیده وجود نداشت. بیشتر به شکل سرود، قصیدههای بلند حماسی یا دینی، یا قطعات کوتاه بودهاند.
- زبان: زبانی فخیم، استوار و مملو از ترکیبات و اصطلاحات خاص حماسی یا دینی.
- خیال: استفاده از تشبیهات و استعارات قوی، به ویژه در توصیف طبیعت، نبردها و مفاهیم انتزاعی دینی.
- هدف: شعر بیشتر کارکردی اجتماعی، آیینی، تاریخی و آموزشی داشت تا بیان احساسات فردی.
نمونه شعر (بر اساس منابع متأخر):
نمونه ۱: گاتاهای زرتشت (یَسنا ۴۶، بند ۱) – به زبان اوستایی (ترجمه فارسی):
ای مزدا، با اندیشهی نیک به سخنان پرسشگر گوش فرا میده.
به من که در پی توام، از سر لطف و مهر بنگر.
به یاری خرد مقدس، به هنگام پرستش،
در پرتو “اشه” [راستی]، جانم را روشنایی بخش.
- توضیح: این بند نشاندهنده لحن نیایشی، عمق اندیشه، تکیه بر مفاهیم بنیادین دین زرتشتی (مزدا، وهومنه=اندیشه نیک، اشه=راستی) و ساختار موزون و تأکیدی سرودهای گاتایی است.
نمونه ۲: کسانوی (ذکر شده در شاهنامه فردوسی – نقل به معنی و مفهوم):
فردوسی در آغاز داستان رستم و اسفندیار، از شاعری به نام “کسانوی” در دربار گشتاسب یاد میکند و بیتی را به او نسبت میدهد که مفهوم آن چنین است:
“همی گوید کسانویِ با خرد / که اسفندیار از جهان برخورد”
(کسانوی خردمند میسراید / که اسفندیار از جهان رخت بربست)
- توضیح: این نمونه (هرچند از زبان فردوسی و احتمالاً ساخته خود او بر اساس سنت) نشاندهنده موضوع حماسی-تاریخی و سبک فخیم و مختصر مورد انتظار در اشعار کهن است.
نمونه ۳: یادگار زریران (به نثر آهنگین پهلوی – ترجمه):
“آنگاه ویستورو (زریر) پیش برخاست، زره بر تن کرد، خود بر سر نهاد، اسب تیزتگ [تیزتاز] را برگرفت، برنشست. به میدان تاخت. آنگاه بیدرفش [پسر ویدرفش] نیز… پیش برخاست، به میدان تاخت. نیزهای سهمگین بر ویستورو زد. زره و جامه را درید، تن ویستورو را بشکافت، ولی به زندگانیبخش [جان] او آسیب نرسانید. آنگاه ویستورو نیز… نیزهای سهمگین بر بیدرفش زد. هم زره و جامه را درید، هم تن او را بشکافت، هم زندگانیبخش او را بگرفت. بیدرفش را بر زمین انداخت.”
- توضیح: این قطعه از یک متن حماسی پهلوی، اگرچه نثر است، اما ریتم تند، تکرار فعلها، توصیفهای فشرده و تصاویر زنده نبرد، ویژگیهای مشترک بسیاری با شعر حماسی کهن دارد و تصوری از سبک نقل داستانهای پهلوانی آن زمان ارائه میدهد.
جایگاه و میراث:
شاعران و سرایندگان پیش از اسلام، بنیانهای فرهنگی و ادبی ایران را استوار ساختند. اشعار دینی اوستا به ویژه گاتاها، از عمیقترین متون فلسفی-دینی جهان هستند. سنت حماسی آنها، خمیرمایه اصلی شاهنامه فردوسی شد که خود ستون خیمه هویت فرهنگی ایران پس از اسلام است. سنت خنیاگری و شعر درباری (مانند باربد) نیز بر شعر و موسیقی دورههای بعد تأثیر گذاشت. آنها نگهبانان حافظه جمعی، مبلغان اندیشه و پدیدآورندگان نخستین جلوههای هنر کلامی در این سرزمین کهن بودند. اگرچه نام بسیاری از آنها در گذر زمان محو شده، اما روح شعر و حماسهای که پروراندند، برای همیشه در فرهنگ ایران جاری است.
- آیادگار زریران: شعری حماسی درباره نبرد زریر و انتقام پسرش، بازمانده از دوره اشکانی.
- ویس و رامین: حماسه عاشقانهای که ریشه در داستانهای اشکانی دارد و در قرن یازدهم ضبط شده است.
- درخت آسوریگ: شعری حکمتآموز درباره مناظره بز و نخل، نماد تضاد زندگی روستایی و کشاورزی.
شعر و ادبیات ایرانی پیش از اسلام، که شامل دورههای هخامنشی (حدود 550–330 قبل از میلاد)، اشکانی (247 قبل از میلاد تا 224 میلادی) و ساسانی (224–651 میلادی) میشود، بخش مهمی از میراث فرهنگی ایران را تشکیل میدهد. با این حال، به دلیل ماهیت شفاهی بسیاری از آثار و تخریب متون در طول تاریخ، اطلاعات محدودی از شاعران و اشعار خاص این دوره در دسترس است. این گزارش به بررسی ادبیات پیش از اسلام، آثار برجسته و نمونههایی از شعر میپردازد، با تأکید بر اینکه اشعار اختصاصی به شاعران این دوره به ندرت باقی ماندهاند.زمینه تاریخی و فرهنگی
- سنت شفاهی: ادبیات پیش از اسلام عمدتاً شفاهی بود و توسط گوسانها (نوازندگان و قصهگویان) منتقل میشد. این سنت شامل سرودن حماسهها، داستانهای عاشقانه و اشعار حکمتآموز بود که بعدها در دوره اسلامی ضبط شدند.
- تخریب آثار: تخریب کتابخانه پرسپولیس در طول فتوحات اسلامی منجر به از بین رفتن بسیاری از متون شد. همچنین، متون زرتشتی مانند اوستا و تفسیرهای آن (زند) عمدتاً در هند توسط پارسیان حفظ شدند.
- بقایای کتبی: از این دوره، کتیبههای سلطنتی هخامنشی، مانند کتیبههای داریوش اول (522–486 قبل از میلاد) و خشایارشا، باقی ماندهاند که بیشتر جنبه تاریخی و ادبی دارند. همچنین، آثار جغرافیایی و سفرنامههای ساسانی در ترجمههای عربی حفظ شدهاند.
آثار برجسته و تحلیل
جدول زیر خلاصهای از آثار مهم پیش از اسلام ارائه میدهد که سنتهای شعری را منعکس میکنند:
اثر | نوع | دوره | توضیحات |
---|---|---|---|
کتیبههای هخامنشی | کتبی-تاریخی | هخامنشی | شامل کتیبههای داریوش و خشایارشا، بیشتر جنبه تاریخی و تبلیغاتی دارند. |
اوستا و تفسیرهای آن | مذهبی-شعری | زرتشتی | بخشهایی از اوستا، مانند گاتها، اشعار مذهبی هستند که توسط پارسیان حفظ شدند. |
آیادگار زریران | حماسی | اشکانی | شعری درباره نبرد زریر و انتقام پسرش، در نسخهای از قرن نهم میلادی باقی مانده. |
ویس و رامین | عاشقانه | اشکانی (ریشه) | حماسه عاشقانهای که در قرن یازدهم ضبط شده، ریشه در داستانهای اشکانی دارد. |
درخت آسوریگ | حکمتآموز | اشکانی | شعری درباره مناظره بز و نخل، نماد تضاد زندگی روستایی و کشاورزی. |
- آیادگار زریران: این شعر حماسی، که حدود 346 بیت دارد، داستان مرگ زریر در نبرد و انتقام پسرش بستوار را روایت میکند. داستان با پیامآوران دربار ویشتاسب آغاز میشود که از ارجاسب، پادشاه خیونیان، پیام میآورند و خواستار ترک دین مزداپرستی میشوند. زریر، برادر ویشتاسب و فرمانده ارتش، درخواستها را رد میکند و محل نبرد را انتخاب میکند. جاماسب پیشبینی میکند که ایرانیان پیروز میشوند، اما بسیاری، از جمله زریر، کشته خواهند شد. زریر توسط ویدرفش، جادوگر ارجاسب، کشته میشود، و بستوار، پسر هفتساله زریر، بدن پدرش را بازمیگرداند، انتقام میگیرد و ویدرفش را از پا درمیآورد. در نهایت، اسپندیاد ارجاسب را اسیر میکند و او را با ننگی بزرگ از میدان به در میبرد.
- ویس و رامین: این حماسه عاشقانه، که ریشه در داستانهای اشکانی دارد، داستان عشق ویس، شاهزاده، و رامین، برادر شوهرش، را روایت میکند. این اثر در قرن یازدهم توسط فخرالدین گرگانی ضبط شده و تمهای عشق، خیانت و سرنوشت را کاوش میکند. داستان در چارچوب تضاد دو خاندان اشکانی روایت میشود.
- درخت آسوریگ: این شعر حکمتآموز، که حدود 120 بیت دارد، مناظرهای بین بز و نخل را نشان میدهد. برخی پژوهشگران آن را نماد تضاد بین زندگی روستایی (بز) و کشاورزی (نخل) یا حتی تضاد بین زرتشتیت و ادیان بابلی میدانند. شعر با یک معما آغاز میشود، سپس نخل فواید خود را برمیشمارد، و در نهایت بز به عنوان برنده اعلام میشود.
چالشها و محدودیتها
- نبود اشعار اختصاصی: به دلیل ماهیت شفاهی و تخریب متون، اشعار خاصی که به شاعران پیش از اسلام اختصاص داده شده باشند، یافت نمیشود. شاعران این آثار، مانند گوسانها، اغلب ناشناختهاند.
- تأثیر بر ادبیات اسلامی: با این حال، سنتهای پیش از اسلام تأثیر عمیقی بر شعر فارسی کلاسیک، مانند شاهنامه فردوسی، داشتهاند که داستانهای پیش از اسلامی را حفظ کرده است.
نتیجهگیری
اگرچه اشعار اختصاصی به شاعران ایرانی پیش از اسلام یافت نمیشود، آثار باقیمانده مانند آیادگار زریران، ویس و رامین و درخت آسوریگ نمایانگر سنتهای شعری غنی این دوره هستند. این آثار، هرچند به شاعران خاص اختصاص ندارند، میراث فرهنگی و ادبی ایران پیش از اسلام را منعکس میکنند و تأثیر عمیقی بر ادبیات فارسی بعدی داشتهاند.
منابع:
– Encyclopaedia Iranica: IRAN viii. PERSIAN LITERATURE (1) Pre-Islamic
– Wikipedia: Ayadgar-i Zariran
– Wikipedia: Vis and Rāmin
– Encyclopaedia Iranica: DRAXT Ī ĀSŪRĪG