سوشیانت (یا سوشیانس) در دین زرتشت به عنوان منجی نهایی و رهاییبخش جهان شناخته میشود. این مفهوم در متون زرتشتی مانند اوستا و کتابهای پهلوی به تفصیل شرح داده شده است. در ادامه به بررسی ویژگیها، نقش و اعتقادات مرتبط با سوشیانت میپردازیم:
۱. معنی و ریشه واژه
واژه «سوشیانت» از ریشه اوستایی «سو» (سود، منفعت) گرفته شده و به معنای «سودرسان»، «رهاننده» یا «خیررسان» است .
در متون پهلوی به صورتهای مختلفی مانند سوشیانس، سوشانس و سیوشوس نیز آمده است .
۲. نقش و وظیفه سوشیانت
سوشیانت موعودی است که در پایان جهان ظهور میکند تا جهان را از ظلم و فساد پاک کرده، عدالت و نظم نوینی برقرار سازد .
با ظهور او، دیوهای شر (مانند دیو آشموغ، نماد دروغ و گمراهی) نابود میشوند و اهریمن شکست میخورد .
او جهان را نو میکند (فرشکرد) و رستاخیز مردگان را آغاز مینماید .
۳. سوشیانت در اساطیر زرتشتی
در برخی متون، سه موعود زرتشتی ذکر شدهاند: هوشیدر، هوشیدرماه و سوشیانت (استوت ارته) که هر یک در هزارهای ظهور میکنند .
سوشیانت آخرین و مهمترین این موعودهاست و از نطفه زرتشت زاده میشود. طبق اساطیر، نطفه زرتشت در دریاچه هامون نگهداری میشود و دوشیزهای به نام اِرِدَت فِذری از آن بارور میشود تا سوشیانت متولد گردد .
دو دوشیزه دیگر نیز به نامهای سروتَت فِذری و وَنگهوفِذری مادران دو موعود دیگر (هوشیدر و هوشیدرماه) هستند .
۴. ویژگیهای ظهور سوشیانت
در متونی مانند جاماسبنامه نشانههایی برای ظهور ذکر شده است، از جمله:
افزایش ستم و فساد در جهان.
تغییرات نجومی مانند توقف خورشید در آسمان.
طغیان دریاچه هامون در سیستان .
پس از ظهور، دورهای از صلح و برکت آغاز میشود که در آن بیماری، پیری و مرگ از بین میروند .
۵. مقایسه با موعودهای دیگر ادیان
مشابهتهایی بین سوشیانت و منجیهای ادیان دیگر مانند مسیح (در مسیحیت) یا مهدی (در اسلام) وجود دارد، از جمله:
تولد معجزهآسا از یک دوشیزه.
نبرد نهایی با نیروهای شر.
برقراری عدالت جهانی . سوشیانت در دین زرتشت نماد امید به آیندهای پر از عدالت و صلح است. او نه تنها یک شخصیت اسطورهای، بلکه نماد پیروزی نهایی نیکی بر بدی است. باور به ظهور او نشاندهنده اعتقاد به تکامل معنوی جهان و رسیدن به کمال اهورایی است.
مساله سوشیانت و دروغ حربی در آخرالزمان:
در مقاله قبلی به مساله نبرد آخرالزمانی در غزه و تکوین رسالت نبوی که مبارزه با جاهلیت بود اشاره کردیم، جاهلیت نه به عنوان نبودن سواد و علوم بلکه به معنی نبودن شعور و شعائریست که انسان را از مرحله انسانیت ساقط و به مرحله مادون انسانیت و ورطه بیشعوری می افکند که ورطه عذاب و تعذیب است. تفاوت بین بهائم که قربانی و خوراک میگردند با انسان نیز در مبحث شعور است و انسان فاقد شعور عملا به مرتبه عذاب درافتاده است.
اما در مبحث غزه نه تنها ما نظاره گر نبرد با جاهلیت و تجلی جاهلیت بوده ایم بلکه در این نبرد دریچه جهان بینی دیگری به نام دروغ نیز گشوده گردید. و آن درجه ایست که “یخادعون انفسهم ” است یعنی کسانی که در مقابل چشم و در مقابل شعور کسانی که عظمت و آمار و صور کودک کشی و قتل عام را دیده باشند، دست به حاشا کردن حق میزند.
از این روست که در این نبرد روحانی و نبوی، نه تنها مبارزه با جاهلیت که مبارزه با دروغ نیز تکوین میگردد و سوشیانت نیز به منصه ظهور میرسد.
اینکه چگونه مواعید به ظهور میرسند، اینگونه است که اصولا هدف از رسالت هدایت خلق است و هر زمان که خلق روشنیده شده و هدف از رسالت کامل گردد، در واقع موعود و وعده به منصه ظهور رسیده است.
اینگونه است که در این تفرق و مبارزه بین دین و علم و خرد، در نهایت دین و خرد فرموده هزاران ساله خویش را اثبات میکنند که فرمایشات معنوی میباشد و موعود را ظاهر فرض میکنیم.
در زمان سوشیانت به عنوان موعود و ذات هزاران ساله راستی، تفاوت دهشتناک دروغ حربی و راستی (حتی راستی معتدل انسانی) اثبات میگردد و رسالت زردتشت در کنار رسائیل (پایان نامه ووظیفه و نامه) دیگران اعم از انبیا و فلاسفه خوانده میشود و حقانیت آن عزیز که بر راستی سنگ بنای فلسفه و جهان بینی خویش را بنا نهاده بود اثبات میگردد. سوشیانت موجود فناپذیر نیست ، سوشیانت از جمله خم های هزاران ساله پیر مغان (خداوند عارفان و سالکان شعور نیک و بدی) است که قاسم انوار از عرفای به نام ایرانی او را اینگونه توصیف میفرمایند:
ساقی به من آوَر قدحِ پیرِ مُغان را
تا تازه کند جودتِ او جوهر جان را
قومی که ازین باده چشیدند، دَرین حال
گفتند به مستی همه اسرارِ نهان را
ما را سخن از یار قدیمست درین راه
زین بیش مگویید حدیث حَدَثان را
و جانها را زنده میفرماید. باید و لازم است در زمانی ، کوتاه سخنی در باره جان زنده و جان عزرائیلی، مسیح سوشیانت و حتی لازمه پیمودن مسیر توسط تک تک آحاد جامعه نگارش شود تا خم مغانه (نه به عنوان شراب بلکه به عنوان چم و خم روحانی برای رسیدن به رستگاری و گذر از چینود و پل صراط) از دخمه تاریخ بیرون آورده شود و حرکت واقعی و دینامیک روان به جای سکون دینی آشکار گردد. مسیری که سنگ بنای آن “سه نیک ، گفتار ، پندار و کردار نیک”توسط زردتشت بنانهاده شده و هزاران مغ “حکیم ” آن را به گفتار نیک پارسائی، کشف و بیان کرده اند. بهشتی برای جویندگان آن.
دکتر امیرعلی رستم داودپور
دبیر انجمن قانون و شفا