قبلا در مقاله ای ورود حکومت عزرائیل به فاز رسمی جنایت علیه بشریت و مغولیزه شدن را تشریح کردم (اینجا)
رئیس کمیته بینالمللی صلیب سرخ میگوید «غزه به جایی بدتر از جهنم بدل شده است.» میریانا اشپولیاریچ به بیبیسی گفت کرامت انسانی از فلسطینیها سلب شده و انتقاد کرد که دولتها به اندازه کافی برای پایان دادن به جنگ، توقف رنج مردم فلسطینی و آزادی گروگانهای اسرائیلی تلاش نمیکنند. اسرائیل هشدار داده است که جادههای منتهی به مراکز توزیع کمک در غزه را «منطقه نبرد» قلمداد میکند و بنیاد کمکرسانی غزه که یک شبکه کمکرسانی بحثبرانگیز تحت حمایت آمریکا و اسرائیل است، اعلام کرده این مراکز امروز بسته هستند.
استفاده از گرسنگی و محرومیتهای اساسی به عنوان ابزاری برای وادار کردن افراد به جاسوسی و خبرچینی، یکی از تاریکترین تاکتیکهای نظامی و امنیتی در طول تاریخ بوده است. این مقاله به بررسی این پدیده از جنبههای تاریخی، روانشناختی و امنیتی میپردازد و نمونههای بارزی از کاربرد این روشها را تحلیل میکند.روانشناسی گرسنگی و آسیبپذیری انسان
از دیدگاه روانشناختی، گرسنگی و تشنگی از بنیادیترین نیازهای انسان هستند که در سلسله مراتب نیازهای مازلو در پایینترین سطح قرار دارند. هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده نشوند، افراد به سطحی از ناامیدی میرسند که ممکن است برای رفع آنها به هر عملی تن دهند. تحقیقات نشان میدهد که محرومیت از غذا و آب میتواند:
- قدرت تصمیمگیری منطقی را مختل کند
- حس وفاداری را تضعیف نماید
- فرد را مستعد پذیرش پیشنهادات غیراخلاقی کند
این ویژگیهای روانشناختی، گرسنگی را به ابزاری موثر برای سازمانهای اطلاعاتی تبدیل کرده است تا بتوانند از میان جمعیتهای تحت فشار، خبرچین و جاسوس استخدام کنند.نمونههای تاریخی
۱. جنگ داخلی آمریکا و بلا بوید
در دوران جنگ داخلی آمریکا (۱۸۶۱-۱۸۶۵)، بلا بوید به عنوان یکی از معروفترین جاسوسان کنفدراسیون شناخته میشد. او که در هفده سالگی یک سرباز اتحادیه را به قتل رساند، پس از آزادی تحت نظر قرار گرفت و از این موقعیت برای جمعآوری اطلاعات استفاده کرد. بوید با وسوسه کردن سربازان گرسنه و نیازمند اتحادیه، اطلاعات نظامی را به دست میآورد و از طریق شبکهای از بردهها به ژنرالهای کنفدراسیون منتقل میکرد .
۲. جنگ غزه و اعترافات صهیونیستی
در جریان جنگ اخیر غزه، یکی از اعضای کنست رژیم صهیونیستی به نام تالی گوتلیو با صراحت اعلام کرد که محاصره غزه و جلوگیری از ورود غذا، آب و دارو به این منطقه، بخشی از استراتژی آنها برای استخدام جاسوس از میان مردم فلسطین است. او تصریح کرد: “بدون گرسنگی و تشنگی دادن اهالی غزه، ما چطور بتوانیم مامور استخدام کنیم؟ ما باید طعمهای مانند آب و غذا و دارو، برای استخدام جاسوس از بین مردم غزه داشته باشیم” .
در طول تاریخ ایران، به ویژه در محاصره شهرهای مهم مانند شیراز و کرمان و همچنین در جنگهای مختلف، نمونههایی از استفاده از گرسنگی و خبرچینی برای نفوذ به دشمن گزارش شده است. در اینجا به برخی از این موارد اشاره میکنیم:
۱. محاصره شیراز در دوران زندیه
در دوران زندیه، شیراز چندین بار تحت محاصره قرار گرفت. یکی از مشهورترین موارد، محاصره شیراز توسط آغا محمدخان قاجار بود. در این محاصره، قحطی و گرسنگی عمداً به عنوان یک سلاح جنگی مورد استفاده قرار گرفت تا مقاومت مردم و مدافعان شهر را در هم بشکند. گزارشها حاکی از آن است که در چنین شرایطی، برخی از افراد برای دریافت غذا و آب به همکاری با محاصرهکنندگان تن میدادند و به عنوان خبرچین عمل میکردند .
۲. جنگهای ایران و روسیه
در جنگهای ایران و روسیه در قرن نوزدهم، برخی از شهرهای مرزی ایران تحت محاصره طولانی مدت قرار گرفتند. در این شرایط، گرسنگی و کمبود منابع باعث شد تا برخی از ساکنان شهرها برای نجات جان خود به همکاری با نیروهای روسی روی آورند و اطلاعاتی درباره دفاع شهرها در اختیار دشمن بگذارند. این تاکتیک به روسها کمک کرد تا نقاط ضعف دفاعی ایران را شناسایی کنند .
۳. محاصره کرمان در دوران قاجار
کرمان نیز در تاریخ خود شاهد محاصرههای متعددی بوده است. در یکی از این محاصرهها، نیروهای محاصرهکننده با قطع کردن راههای تدارکاتی، شهر را دچار قحطی کردند. در چنین شرایطی، برخی از افراد برای دریافت غذا و آب به همکاری با دشمن تن میدادند و به عنوان جاسوس عمل میکردند. این روش به محاصرهکنندگان کمک میکرد تا از وضعیت داخلی شهر مطلع شوند و حملات خود را بهتر برنامهریزی کنند .
۴. جنگ جهانی اول و دوم
در جنگ جهانی اول و دوم، ایران به دلیل موقعیت استراتژیک خود مورد توجه قدرتهای خارجی قرار گرفت. در این دوران، برخی از نیروهای خارجی از جمله روسها و انگلیسیها از گرسنگی و فقر به عنوان ابزاری برای جذب همکاران محلی استفاده میکردند. برای مثال، در برخی مناطق، نیروهای انگلیسی با توزیع غذا میان مردم فقیر، سعی در جذب خبرچین و جاسوس داشتند تا اطلاعاتی درباره حرکت نیروهای رقیب به دست آورند .
۵. دوران معاصر
در دوران معاصر نیز نمونههایی از استفاده از محرومیتهای اقتصادی برای نفوذ به دشمن گزارش شده است. برای مثال، در جریان جنگ ایران و عراق، برخی از گروههای مخالف از شرایط سخت اقتصادی و کمبود مواد غذایی برای جذب نیرو و جمعآوری اطلاعات استفاده میکردند .روشهای عملیاتی استخدام خبرچین
سازمانهای اطلاعاتی معمولاً از روشهای زیر برای استخدام خبرچین از طریق ایجاد محرومیت استفاده میکنند:
۱. ایجاد بحران مصنوعی
مانند محاصره غزه که در آن دسترسی به نیازهای اساسی عمداً محدود میشود تا مردم برای بقا به همکاری با دشمن تن دهند .
۲. هدف قرار دادن افراد آسیبپذیر
افرادی که در شرایط دشوار مالی یا معیشتی قرار دارند، بیشتر در معرض پیشنهادات سازمانهای جاسوسی قرار میگیرند. نمونه بارز آن آلدریچ ایمس، افسر سیا بود که به دلیل مشکلات مالی به جاسوسی برای شوروی روی آورد .
۳. استفاده از واسطهها
در بسیاری موارد، سازمانهای اطلاعاتی از افراد محلی به عنوان واسطه استفاده میکنند تا با قربانیان احتمالی ارتباط برقرار کنند. در مورد بلا بوید، این ارتباط از طریق یک برده به نام الیزا هوپول برقرار میشد .پیامدهای اخلاقی و انسانی
استفاده از گرسنگی به عنوان ابزار جنگی و امنیتی، نقض فاحش حقوق بشر و قوانین بینالمللی است. این روشها علاوه بر آسیبهای فیزیکی، موجب:
- فروپاشی ساختارهای اجتماعی
- از بین رفتن اعتماد میان مردم
- ایجاد ترومای جمعی طولانیمدت
- ترویج فرهنگ خبرچینی و بیاعتمادی
میشود. جامعه بینالملل بارها این روشها را محکوم کرده است، اما همچنان شاهد کاربرد آنها در نقاط مختلف جهان هستیم.راهکارهای مقابله
برای کاهش آسیبپذیری جوامع در برابر این تاکتیکها، میتوان راهکارهای زیر را پیشنهاد کرد:
۱. تقریب سیستمهای حمایت اجتماعی: ایجاد شبکههای امن غذایی و تأمین نیازهای اولیه مردم در زمان بحران
۲. آموزش و آگاهیبخشی: افزایش سطح آگاهی مردم درباره روشهای مورد استفاده سازمانهای جاسوسی
۳. تقویت همبستگی اجتماعی: ایجاد حس همبستگی در جامعه که افراد را در برابر وسوسههای مادی مقاوم میکند
۴. نظارت بینالمللی: فشار بر نهادهای بینالمللی برای نظارت بیشتر بر نقض حقوق بشر در مناطق بحرانینتیجهگیری
تاریخ نشان داده است که گرسنگی و محرومیت از نیازهای اساسی، ابزاری قدرتمند در دست سازمانهای اطلاعاتی برای نفوذ به دشمن بوده است. از جنگهای داخلی قرن نوزدهم تا مناقشات معاصر در غزه، این تاکتیک بارها تکرار شده و هر بار پیامدهای ویرانگری برای غیرنظامیان داشته است. درک این روشها و یافتن راههای موثر برای مقابله با آنها، نه تنها یک ضرورت امنیتی، بلکه تعهدی اخلاقی در قبال کرامت انسانی است.