عملیات نقاب (قیام نوژه) نجات قیام ایران بزرگ یا عملیات شاهرخی

عملیات نقاب (شاهرخی)

“هنگامی که همه در خواب بودند شما بیدار بودید*”

هشدار: تصاویر ممکن است برای بازماندگان دردناک باشد. از بازماندگان نظامیان تقاضا میشود جهت تکمیل زندگینامه عزیزان درگذشته، خلاصه زندگی نامه و تصاویر ایشان را به ایمیل azadinews@protonmail.com ارسال بفرمایند.

سخنی چند از آزادی نیوز:

اکنون که حدود چهل سال از پیدایش جمهوری دروغ اسلامی گذشته و ماهیت جمهوری اسلامی و استبداد آن برای مردم آشکار شده است. چراغهای خاموش مردان و زنانی که به تقدیر در ابتدای این انقلاب به طوفان نفرت ضد ایرانی نهفته در قرون خاموش گشت، روشنی میگیرد و واژگونی ارزشهای ادعایی این نظام (از جمله قداست، روحانیت، الوهیت، جمهوریت و آزادی) بیش از پیش آشکار میگردد،فساد اقتصادی ، فساد اخلاقی و فساد روحانی جامعه ایران مرهون کسانیست که حکومت خود را مدیون خیزش عربی دوران جاهلیت میدانند و نمادهای جاهلیت را در امتداد زمان با خود حمل میکنند. فریسیان اسلامی که خویش را از یهود بهتر میدانند ، و قدمی در راه تذهیب و تعلیم خداوندی گام بر نداشته اند نمیدانند که عیسی مظلوم به دست امثال آنان به چنگال صلیب سپرده شد تا جاودانه پیش روی آنان باشد که روحانی فاسد به نام خداوند با مردان و زنان پاکدل چه میکند. آنانی که از گرفتن چنین درسی عاجزند قصد هدایت مردم به طرف بهشتی را دارند که در آسمانهاست، آقای خمینی با نظریه ولایت فقیه جا در پای کسانی گذاشت که اسب مقامات روحانی را سوار شده و درسهای آفرینش را پایان ناپذیر میبینند و در چنگال عقوبت زمان گرفتار شد. نخست آنکه ندانست در این دنیا گاهی اوقات شکست پیروزیست و پیروزی شکست است. این درسی بود که حسین ابن علی هزارو چهارصد سال قبل به آنان آموخت. آری آن پیروزی ظاهری شما شکستی بود و شکست این مردمان در اقلیت خود نوعی پیروزی بود که نامشان را پاک به آیندگان بسپارند. و شما اسلامیان قداست ظاهریتان را ظهور انواع صدام و قذافی و داعش و طالبان و بوکوحرام و جندالله و غیره از شما گرفت که البته بسیاری قبل از شما خلفایی ستمگر اسب اسلامیت را برای آزار و کشتن و عذاب مردمان زین کرده و سوار شده بودند و شما از همان سلاله و سلسله هستید. از یک دین و آیین چقدر میتواند اهریمن جوانه بزند؟

صحنه ای از تبرباران در کاخ نیاوران

منبع عکس : سایت مشروطه

“هر آنکو شود کشته ز ایران سپاه – بهشت برینش بود جایگاه.”

در روز ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ (۹ ژوئیه ۱۹۸۰)، گروهی از ایرانیان میهنپرست وابسته به شاخه نظامی نهضت مقاومت ملی ایران، در عملیاتی به نام نقاب (کوتاه شده “نجات قیام ایران بزرگ”)، با دلاوری و از جان گذشتگی و میهنپرستی، برای آزادی ایران از چنگال استبداد نوخاسته اسلامی بپا ساختند. هر چند این خیزش ملی ناکام ماند، ولی نام و یاد ۲۴۰ تن شیرمرد و شیرزن ایرانی که برای آزادی ایرانزمین از چنگال ایرانستیزان مزدور بیگناه جان برکف بپاخاستند، جاودانه گشت و برگ زرین و پرافتخار دیگری بر کتاب تاریخ مبارزات آزادیخواهانه ایرانیان افزود.

در روزی که دانشجويان را بعنوان قربانی و هديه به فاطمه زهرا از بلندی های خوابگاه دانشجويان به پائين پرتاب ميکردند در ١٨ تير ١٣٥٩ تعداد زيادی از دليران آرتش شاهنشاهی ايران که خيال پس گرفتن کشور از ملايان مکار را داشتند يکی بعد از ديگری در راه ميهن بوسيله ملايان تيرباران شدند . هر سال در ١٨ تير همچنان به ياد آنان و قربانيان دانشجوی کوی دانشگاه خواهيم بود.
قبل از شرح کوتاه از آن وافعه لازم به يادآوريست که اين قيام از آنرو به کودتای نوژه معروف شد که جمهوری اسلامی نام پايگاه هوائی شهر همدان را از «پايگاه شاهرخی» به پايگاه نوژه تغيير داد بود (سرهنگ «نوژه» از افسرانی بود که در جنگ های کردستان کشته شد) و چون مرکز عمليات هوائی کودتا قرار بود از اين پايگاه آغاز شود، به اشتباه بجای کودتای پايگاه شاهرخی به کودتای نوژه شهرت يافت.

= عملیات نقاب (نجات قیام ایران بزرگ):

قرار بود در روزهای منتهی به ۱۸ تیر ۱۳۵۹ شورش‌هایی در مناطق غرب کشور به خصوص در میان برخی طوایف بختیاری، قشقایی و بویراحمدی رخ دهد. این شورش‌ها باعث می‌شد تا نیروهای سپاه پاسداران و دیگر واحدهای نظامی وفادار به جمهوری اسلامی، تمرکز خود بر تهران را از دست بدهند و برای سرکوب ناآرامی‌ها از مرکز خارج شوند. مرحله بعدی این بود که صدها چترباز نیروی ویژه نیروی زمینی و ده‌ها خلبان نیروی هوایی در دسته‌های جداگانه به پایگاه هوایی نوژه در همدان رفته و با تصرف این پایگاه، هواپیماهای بمب‌افکن را در اختیار خود گرفته و به اهداف خود در تهران، قم و شهرهای دیگر حمله ور شوند.

پایگاه هوایی نوژه در همدان، پیش از سال ۵۷، «شاهرخی» نام داشت و به همین دلیل، عملیات نقاب به “عملیات شاهرخی” نیز شناخته می شود، ولی در ادبیات رسمی رژیم اسلامی “کودتای نوژه” نامیده می‌شود!

محل هایی که قرار بوده است تا بمباران شوند، جماران، محل اقامت الله روح‌الله خمینی، دفتر نخست وزیری، ریاست جمهوری، مدرسه فیضیه در قم، دادگاه انقلاب اسلامی تهران، پایگاه‌های مهم سپاه پاسداران و کمیته‌های انقلاب اسلامی و باندهای پایگاه‌های شکاری نیروی هوایی از جمله مهم‌ترین هدفهای این حمله بودند.

همزمان، صدها تکاور و سرباز نیروی زمینی ارتش در تهران آماده بودند تا با دریافت علامت‌، نقاط مهم پایتخت مانند رادیو و تلویزیون، وزارتخانه‌ها و نهادهای کلیدی، فرودگاه مهرآباد و دیگر مراکز استراتژیک را تصرف کنند.

هدف دکتر شاپور بختیار و رهبران «نقاب» از این کودتا، براندازی نظام جمهوری اسلامی و روی کار آوردن دولتی انتقالی و موقت به رهبری بختیار بود تا این دولت، زمینه را برای برگزاری همه‌پرسی فراهم کند.

به نوشته مارک گازیوروسکی، مورخ آمریکایی که تحقیقات زیادی بر روی عملیات نقاب انجام داده، علیرغم آنکه طراحان و حامیان این عملیات خود افرادی «ملی» و «سکولار دموکرات» بودند اما در همه‌پرسی مد نظر آنها ایرانی‌ها آزاد بودند تا میان حکومت پادشاهی، جمهوری اسلامی و یک جمهوری سکولار دموکرات یا هر نوع حکومت دیگری که مایل بودند، انتخاب کنند.

اما کودتای نوژه، عملیات نقاب یا شاهرخی، پیش از آغاز و در نطفه خفه شد. عملیات لو رفت.

.
= افشای عملیات
از زمان افشای این عملیات ملی برای آزادی ایران، بسیاری از وطنفروشان در تلاشند، تا مقام خیانت بزرگ را نصیب خود سازند.

محمدعلی عمویی، از رهبران حزب توده می‌گوید که این حزب و شخص او، اطلاعات مربوط به عملیات را در اختیار آیت‌الله خمینی گذاشتند. سعید حجاریان می‌گوید او در واحد اطلاعاتی آن هنگام ارتش و توسط افرادی دیگر از جمله اعضای حزب توده، از ماجرا مطلع شد و با وارد کردن نیروهای امنیتی و محمد محمدی ری‌شهری که آن موقع، حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب ارتش بود، کودتا را سرکوب کرد. ری‌شهری در کتاب خاطراتش نقش سعید حجاریان در مطلع کردن خود را تایید کرده است. ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس جمهور وقت، محسن رضایی، فرمانده وقت اطلاعات سپاه و علی خامنه‌ای، معاون وقت وزارت دفاع، هر کدام خود را به عنوان یکی از عوامل اصلی مطلع کردن دیگر مسئولان نظام از کودتا معرفی می‌کنند. نیز مهران کلبادی می‌گوید موسی خیابانی، از فرماندهان ارشد سازمان مجاهدین خلق بود که ماجرا را به ابوالحسن بنی‌صدر اطلاع داد و بنی‌صدر هم آقای خمینی را در جریان گذاشت. ولی به احتمال زیاد اینتلیجنس سرویس بریتانیا بوده است که رژیم را از این خیزش آگاه ساخته بود.

با لو رفتن عملیات شاهرخی، صدها فرد فعال در آن از جمله تعدادی از خلبانان و فرماندهان ارتش دستگیر شدند. تعداد دقیق دستگیرشدگان مشخص نیست. آنها در محاکمه‌هایی سریع به اعدام محکوم شدند و حکم‌شان به اجرا درآمد.

در روز۲۰ تير ماه ۱۳۵۹دو روز پس از کشف عملیات نقاب ۱۸ تير، دکترابوالحسن بني صدر رئيس جمهوری اسلامي به اتفاق سرهنگ جواد فکوری فرمانده نيروی هوائي و محسن رضايي مسئول اطلاعات سپاه پاسداران در يک برنامه تلویزیونی شرکت کردند و از کشف يک کودتای نظامي به منظور براندازی رژيم جمهوری اسلامي پرده برداشتند. در اين تاريخ ۵۱۳ روزاز فاجعه ۲۲ بهمن مي گذشت و کشتار بي امان ايرانيان و ويراني ايران به شدت ادامه داشت. پادشاه فقيد ايران محمد رضا شاه پهلوی در قاهره و در يک بيمارستان نظامي آخرين روزهای زندگي خويش را مي گذراند. ۵۲ تن از ديپلماتهای آمريکا همچنان در اسارت گروهي معروف به دانشجويان پيرو خط امام بسر مي بردند و دکتر شاهپور بختيار به نام نخست وزير قانوني ايران، در کشور فرانسه (پاريس) دفتری گشوده بود که برای براندازی حکومت اسلامي فعاليت مي کرد.

شرکت کنندگان در اين قيام با اينکه مي دانستند در صورت دستگيری کمترين مجازات آنان مرگ است، همچنان با دل و جان خطر را پذيرفته و وارد این عملیات سخت و دشوار شدند.
تیم هایی از تیپ ۲۳ و تیپ ۵۵ هوابرد شیراز می بایستی تا عصرروز ۱۷ تير ماه خود را به پایگاه شاهرخی همدان می رساند تا با تصرف پایگاه هوایی خود را برای کنترل کامل پایگاه و آغاز عملیات هوایی آماده کنند و از دقایق آغازین بامداد روز ۱۸ تیر ماه عملیات هوایی شروع شود. با شروع عملیات قرار بود ابتدا منزل خمینی را در جماران بمباران کنند. پس از بمباران هوایی جماران، صدا و سیما، ستاد نیروی زمینی ارتش، ستاد کل ارتش، پادگان باغ شاه ، پادگان قصر، پادگان جمشیدیه و زندان اوین باید به توسط کماندوهای تیپ ۲۳ تسخیر می‌شدند.

یکی از سیاست های جدی طراحان این عملیات تاکید آنان به عدم آسیب جدی بر افراد غیر نظامی در جریان این عملیات بوده است و پس از تثبیت اوضاع و با اعلام حکومت نظامی به مدت ۳ روز از طریق تایید عملیات و با سقوط حکومت اسلامی حکومت به شاپور بختیار باید باز می گشت.

صبح روز۱۷ تير ماه تیم هایی از تیپ ۲۳ و تیپ ۵۵ هوابرد شیراز در تهران و قزوین از نقطه های تجمع گرد هم آمده و سپس به سمت همدان عزیمت کردن درعصرهمان روز نزدیک شهر همدان ماشینهای عملیات توسط گشت های سپاه که از عملیات با خبر بودند متوقف شدند. پاسداران از نوع ماشین و کفش که مشخصه همقطاران بوده موفق به شناسایی شدند.

در هنگام گشت پاسداران متوجه وانت هایی می گردند که توسط کامیون حمل می شدند. آنها را متوقف و افراد داخل خودروها را دستگیر می کنند. در این میان استوار یکم حبیب الله احمدی در هنگام خروج از خودرو موفق به خلع سلاح یکی از پاسداران می شود و در همین هنگام اقدام به تیر اندازی می کند اما اسلحه عمل نمی کند . در اين فاصله، يکي دیگراز پاسداران با اسلحه‌اش به استوار یکم حبیب الله احمدی تيراندازي مي‌کند که استوار یکم حبیب الله احمدی با مهارت بسيار بالايي از معرکه دور می شود.

بعد از فرار درجه دار نام برده پاسداران طبق دستور بقیه دستگیر شدگان را در همانجا بدون هیچ دادگاهی تیرباران می کنند. و بعد از اعدام گروهی نظامیان به دنبا ل استوار یکم حبیب الله احمدی مي‌روند. جنازه‌هاي افسران و درجه داران عملیات نقاب را در همان جا رها می کنند.

نکته قابل توجه این است که استوار یکم حبیب الله احمدی  با این که نزدیک ۵۰۰ متری نقطه تجمع درهمان منطقه بوده تا صبح روز ۱۸ تیر به فرار ادامه می دهد. او تا صبح به گریز خود ادامه می دهد تا پاسداران را گمراه کند و آنها متوجه نقطه تجمع نشوند. در ابتدای صبح کنار يونجه زاری به خواب می رود در تاریک و روشنایی صبح پيرمردي با دامادش که در زمينشان مشغول آبياري بودند او را دیده و به واسطه خبري که پاسداران به مردم بومی منطقه داده بودن مبنی بر تعدادی ((( قاچاقچی، یاغی و اشرار فراری در این منطقه متواری هستند ))) شناسایی می شود و پیرمرد و دامادش او را دستگیر می کنند و تحویل سپاه همدان می دهند.

پایگاه شاهرخی توسط پاسداران محاصره می شود سپس دو تیم از پاسداران وارد پایگاه می شوند. به پاسداران تاکید شده بود اگر كسي بخواهد به هواپیما نزدیک شود اعم از مرد، زن، پير، جوان، با تیر مورد هدف قراردهند و حتي اگر لازم شد هواپيماها را نیز منهدم کنند. تیز پروازان ما بعد از ورود پاسداران به پایگاه آنچنان غافلگير شدند که نتوانستند تيری به دشمن شليک نمايند. در طول اين دستگيريها تنها زنده ياد ستوان ناصر رکني بوده که به هنگام مراجعه پاسدارخانه برای دستگيری او، فرصت يافته به آنان تيراندازی کند و پاسداری بنام محمد اسماعيل قرباني را از پای در آورد.

اعدام ها از عصرروز ۱۷ تير ماه ۱۳۵۹ بدون دادگاه قانونی و بدن وکیال مدافعی پس از کشف به فرمان خمینی با حکم ري شهری حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی و ارتش و محسن رضايي مسئول اطلاعات سپاه پاسداران پاسدار رضوان از اطلاعات سپاه تهران و پاسدار طايف نوروزي فرمانده سپاه وقت همدان آغاز شد. و در آن روزها زنده يادان سرتيپ خلبان آيت محققي، سرگرد خلبان فرخ زاد جهانگيری، سروان خلبان محمد ملک و سروان بيژن ايران نژاد ثابت افسر فني نيروی هوائي اعدام شدند. يکي از شرم آورترين اعمال انجام شده در اين رويداد که در نوع خود در تاريخ کم نظير مي باشد، تيرباران جوان ۱۸ساله شهريار نور است. سرهنگ “امير هوشنگ نور” که در اين قيام شرکت داشته و در زيرزمين خانه اش مقداری سلاح نيز کشف گرديد بود، برای نجات جان به خارج گريخت. ولي رژيم جمهوری اسلامي فرزند ۱۸ساله او را به گروگان گرفتند و تهديد نمودند که اگر “امير هوشنگ نور” خود را تسليم آنان نکند، پسرش شهريار را تيرباران خواهند کرد و با انجام اين تهديد خود، يعني کشتن پسر بجای پدر، لکه ننگ بزرگ ديگری از خود در تاريخ برجای گذاشتند.

اين کشتار وحشيانه تا روز دوشنبه۳۱ شهريور ماه ۱۳۵۹ زمانی که حمله ارتش عراق به ايران بود همچنان به شدت ادامه يافت. در طول اين ۶۵ روز، رژيم جمهوری اسلامي با اعدام۲۵۰۰ تا ۳۷۰۰ نفر از خلبانان، چتربازان، توپچيان و افراد نيروی ويژه زرهی تانک ايران را به جرم شرکت در اين کودتا تيرباران کرد و گوئي با تيرباران شاهين های بلند پرواز و آذر رخشان توپخاانه ايران، زرهی تانک صدام حسين را برای حمله به ايران دعوت مي کنند. کشف اين قيام سبب گرديد که دولت عراق با آسودگي از ناتواني نيروی هوايي ايران به سرزمين ما بتازد و يک جنگ ويرانگر ۸ ساله را به ايران و ايرانيان تحميل کند.

چند ماه پس از اعدام گسترده افراد و به ویژه نظامیان دخیل در عملیات شاهرخی و پاکسازی وسیع درونی در ارتش توسط جمهوری اسلامی، عراق حمله به ایران را آغاز کرد.

ارتش از هم پاشیده ایران، توان دفاع منسجم نداشت. خرمشهر کمتر از شش هفته پس از آغاز جنگ، به اشغال ارتش عراق در آمد.

نام ۲۴۰ شیرزن و شیرمرد شهید راه ایران زنده، روانشان شاد، یادشان گرامی، راهشان پویا و رهروانشان پیروز باد.

منبع تصویر:تریبون زمانه

وبسایت آزادی نیوز آماده دریافت هرگونه زندگینامه از افراد نامبرده جهت تکمیل این صفحه میباشد

نظامیان:

فرماندهان
– تیمسار سپهبد خلبان سعید مهدیون (فرمانده کل عمليات نقاب فرمانده عمليات نیروی زمینی)
– تیمسار سپهبد بهرامي فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز
– تیمسار سپهبد علي مرادي جانشين فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز
تیمسار سپهبد خلبان آیت محققی (فرمانده عمليات نیروی هوایي عمليات نقاب)


سرتیپ خلبان آیت محققی (درگذشته ۲۸ تیر ۱۳۵۹) خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران،و از اعضای تیم آکروجت تاج طلایی، سپس عضو شورای رهبری کودتای نوژه با عنوان «قیام نقاب» بود. وی فرمانده پایگاه یکم شکاری مهرآباد در زمان شاهنشاهی ایران بود که پس از انقلاب ۵۷ فرماندهی عملیات هوایی کودتای نوژه را بر عهده داشت.[۱] سرتیپ آیت محققی در مراحل مختلف بازجویی، کوچکترین تزلزلی به خود راه نداد و با بیانی محکم به توضیح دلایل خود پرداخت.[۲] او پس از محاکمه به تیرباران محکوم گردید.[۳]Image result for ‫آیت محقق اعدام سرتیپ‬‎

کودتا

وی به همراه تنی چند از افسران نیروی هوایی شاهنشاهی ایران به نام‌های بیژن ایران‌نژاد، فرخزاد جهانگیری، محمد ملک ویوسف پوررضایی برای بازگرداندن شاپور بختیار و سرنگونی خمینی و نابودی نظام سیاسی جمهوری اسلامی قصد کودتا داشت. با افشای نقشه و برنامه کودتا، در صبح روز عملیات و درحالیکه همگی خلبانان و افسران شرکت‌کننده در کودتا آماده می‌شدند تا عملیات را با رفتن به پایگاه هوایی شاهرخی همدان آغاز کنند دستگیر، محاکمه و سرانجام تیرباران شد. بخش‌هایی از مراحل محاکمه وی ضبط گردید.[۴]

آیت محققی در نخستین گروه از اعدام‌ها، در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۰یعنی ۹ روز پس از اعلام کشف کودتا، همراه با ۵ نفر از درجه داران ارتش که در زندان به سر می‌بردند، در دادگاهی غیر علنی محکوم و تیرباران شد.[۵]


– افسران نیروی هوایي

سرهنگ خلبان داریوش جلالی


سرهنگ خلبان داریوش جلالی از زبده ترین خلبانان گردان ۱۱ شناسایی (آر اف-۴)
نیروی هوایی بودند که در تاریخ ۳ آذر ماه ۱۳۵۵ در جریان یک پرواز شناسایی بر فراز کشور عمان در جریان جنگ ظفار هواپیما مورد اصابت موشک دوش پرتاب شورشی ها قرار میگیرد و خلبانان مجبور به اجکت می شوند.

سرهنگ جلالی در جریان اجکت قطع نخاع می شوند و به همراه کابین عقب ستوان یعقوب بلاغی آصفی به اسارت شورشی های مخالف سلطان قابوس در می آیند. پس از چند روز کابین عقب ستوان آصفی به علت شکنجه شورشی ها کشته می شوند ولی سرهنگ جلالی با تلاش های ارتش شاهنشاهی و دادن امتیاز به شورشیان پس از ۲۷ روز آزاد می شوند.

پس از آزادی و درمان سرهنگ جلالی که برای همیشه فلج شده بودند با تقاضای شخصی باز هم به خدمت در نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ادامه می دهند.

با وقوع شورش ۱۳۵۷ سرهنگ خلبان داریوش جلالی از نیروی هوایی بازنشسته میشوند

سرانجام سرهنگ خلبان داریوش جلالی یکی از طراحان اصلی عملیات هوایی قیام شاهرخی (کودتا نوژه) در دادگاه انقلاب به حکم محمد ری شهری به همراه دیگر سربازان دلاور ارتش شاهنشاهی به جرم وطن پرستی تیرباران شدند.


سرگرد خلبان ایرج سلطانی جی
سرگرد خلبان فرخزاد جهانگیری
سروان خلبان امید علی بویری

سروان خلبان بیژن ایران نژاد


دستگیری و بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت سروان خلبان بیژن ایران نژاد در دست نیست، جز این که سروان ایران نژاد حدود ساعت ۱۱ صبح روز ۱۹ تیر ۱۳۵۹ در پایگاه هشتم شکاری اصفهان دستگیر شد.

اتهامات

بر اساس کیفر خواست صادره از طرف دادستانی، سروان ایران نژاد و دیگر متهمان به‌طور دسته جمعی به «طراحی و شرکت در کودتای نافرجام پنجشنبه شب مورخ ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ علیه جمهوری اسلامی ایران» و به عنوان «یاغی بر حکومت اسلام» متهم شدند.

از دفاعیات ایشان نیز اطلاعی در دست نیست.

حکم

دادگاه انقلاب اسلامی ارتش سروان بیژن ایران نژاد را به مرگ محکوم شد. چند ساعت پس از صدور حکم در روز ۲۸ تیر ۱۳۵۹، او در زندان اوین تیرباران شد. خبر اعدام وی و چهار تن دیگر در روزنامه‌های انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مورخ ۲۹ تیر ۱۳۵۹ به چاپ رسید.


سروان خلبان علی اصغر سلیمانی
سروان خلبان علی شفیق
سروان خلبان کریم افروز
سروان خلبان محمد بهروز فرد
سروان خلبان محمد ملک
سروان فنی ناصر زرندی
ستوان یکم خلبان محمد مهدی عظیمی فرد
ستوان یکم خلبان نجات یحیی
ستوان یکم خلبان محمد علی ثغفی
ستوان یکم خلبان جلال عسکری
ستوان دوم خلبان جعفر راستگو
ستوان دوم خلبان ناصر رکنی
ستوان دوم خلبان حسین شکری
همافران جانباخته نیروی هوایي

همافر یوسف پور رضایي


در تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۵۹، مقامات جمهوری اسلامی اعلام کردند که یک شبکه متشکل از افراد نظامی و غیرنظامی که قصد براندازی جمهوری اسلامی از طریق کودتا را داشته کشف و خنثی شده است. متعاقباً، بیش از ۶۰ نفر نظامی و غیرنظامی در شهرهای مختلف ایران ظرف مدت یک ماه به جوخه‌های اعدام سپرده شدند. اکثر نظامیان این گروه هنوز مشمول پاکسازی ارتش پس از سقوط نظام شاهنشاهی نشده و در ارتش مشغول خدمت بودند.

دو ماه بعد، سازمان نقاب طی اطلاعیه ای مسئولیت اقدام به”قیام” را پذیرفت. این سازمان اذعان داشت که “راه مصدق راه مردم و بختیار پیشوای راستین آن است”: “ما قیام کرده‌ایم تا به این نفرین (رژیم جمهوری اسلامی) پایان دهیم و تصدی امور مملکتمان را به شاگرد وفادار مصدق، شاپور بختیار، واگذاریم.”[۱]

نورالدین کیانوری، رهبر حزب توده،[۲] در مقاله ای[۳] یادآوری کرد که کودتای نوژه توسط سازمان نظامی آن حزب، که با مقامات جمهوری اسلامی همکاری می‌کرد، کشف و «خنثی» شد.

بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت این متهم در دست نیست.

دادگاه

محاکمه سرتیپ پوررضایی در دادگاه انقلاب اسلامی ارتش که در محل زندان اوین تشکیل شده بود از ساعت ۹ صبح تا ۴ و نیم بعدازظهر به طول انجامید. با پایان گرفتن جلسه دادرسی، دادگاه به مدت یک ساعت وارد شور شد.

اتهامات

بر اساس کیفر خواست صادره از طرف دادستانی، سرتیپ پوررضایی و دیگر متهمان به طور دسته جمعی به «طراحی و شرکت در کودتای نافرجام پنجشنبه شب مورخ ۱۸ تیرماه ۱۳۵۹ علیه جمهوری اسلامی ایران» و به عنوان «یاغی بر حکومت اسلام» متهم شدند.

دفاعیات

از دفاعیات ایشان اطلاعی در دست نیست.

حکم

سرتیپ پوررضایی به مرگ محکوم شد. رای صادره نیمه شب، در فاصله چند ساعت پس از صدور، در همان مکان محاکمه به اجرا درآمد. خبر اعدام سرتیپ خلبان پوررضایی و چهار تن دیگر در روزنامه‌های انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مورخ ۲۹ تیر ۱۳۵۹ به چاپ رسید. پرونده سر تیپ پوررضایی در ارتباط با طرح کودتای نافرجام معروف به نوژه بود.


همافر جعفر مظاهری کاشانی

– پان ایرانیست

سرهنگ ستاد  دکتر حسن مقبل زاده
سرهنگ چتر باز محمد رضا زاد نادری
سرهنگ  زرهی  عزیز مرادی
درجه دار نیرو ویژه  محسن عسکریان
درجهٔ دار نیرو ویژه هوا برد  محمد جواد حیدری

– درجه دار نیروی هوایي
گروهبان بخشعلی کریمیان

– افسران نیروی زمینی
سرهنگ غلام علی وارسته پور
سرهنگ احمد آزموده
سرهنگ ایرج خلف بیگی
سرهنگ حسین مصطفوی قزوینی
سرهنگ رحمت الله خلیفه بیگی
سرهنگ سعید امیری
سرهنگ علی فاریا
سرهنگ غلام محسن بیگدلو
سرهنگ منوچهر صادقی
سرهنگ محمد رضا نادری (هوابرد – چترباز)
سرهنگ نادر وحدتی پور
سرهنگ هادی ایزدی
سرهنگ دوم خسر و زرینه
سرهنگ دوم خلیفه سلطانی
سرگرد اسماعیل نوری مقدم
سرگرد ایرج خلف بیگی
سرگرد بهمن پرتوی
سرگرد سیروس ستوده
سرگرد حسن گوهری
سرگرد کاووس علیزاده
سرگرد محمد حسین عزیزیان
سرگرد محمد هاشم صبوحی مقدم
سرگرد کورس آذرتاش
سرگرد محسن جلالی قاجار (هوابرد – چترباز)
سروان اسماعیل اصغری
سروان سیروس دهقان
سروان علی حیدر آریانا
سروان غلام رضا ثابتی آزاد
سروان فضل الله رئیسی
سروان محمد براتی
سروان نورالله نجف نژاد
سروان هرمز زمان پور
ستوان یکم ابراهیم استاد محمد نظری
ستوان یکم محمد تاجداری
ستوان دوم محمدرضا جوادي
سركار ستوان دوم ايوب حبيبي
ستوانیار یکم شکرالله احمدی
ستوانیار یکم منوچهر رهبر نژاد
ستوانیار یکم حسین ها لکی
ستوانیار سوم سیاوش پور فهمیده


خبر اعدام ستوانیار سوم سیاوش پور فهمیده در اطلاعیه ای از سوی روابط عمومی دادستانی انقلاب اسلامی مرکزدر ارتباط با “١٣ تن که در کودتای نافرجام علیه جمهوری اسلامی در چهارشنبه شب ١٨/٤/١٣٥٩شرکت داشتند” اعلام شد. روزنامه جمهوری اسلامی مورخ ١٦ مرداد ١٣٥٩ این اطلاعیه را به چاپ رساند.

قسمتی از کیفرخواست دادستان (چاپ شده در روزنامه های جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مورخ ٢٨ تیر ١٣٥٩) درباره برخی دیگر از شرکت کنندگان در طرح همین کودتا چنین است: “این توطئه یک واقعه مجرد نیست که از آن بتوان در سطور یک کیفر خواست سخن گفت و این توطئه گران را نمیتوان متهمین عادی تلقی کرد، اینان مجرمینی هستند که حقیقت و شرافت و عزت بازیافته یک امت از بند رسته را به مسخره گرفته اند با توجه به مراتب فوق و با امعان نظر به آیات کریمه قرآن در مورد مجازات “یاغی” بر حکومت اسلامی صدور حکم شرعی مورد استدعاست.”

دستگیری و بازداشت

اطلاعی در مورد جزئیات دستگیری و بازداشت این متهم در دست نیست.

دادگاه

طبق اطلاعیه، شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز برای رسیدگی به اتهامات این ١٣ نفر از تاریخ ١٣/٥/١٣٥٩ الی ١٥/٥/١٣٥٩ متناوبا تشکیل جلسه محاکمه داد.

اتهامات

ستوانیار پورفهمیده به جرم “یاغی بر امام عادل و جمهوری اسلامی ایران” و “داشتن پشتیبان تجهیز کننده نیرومندی چون امریکا و اسرائیل” متهم شد. این اتهامات درباره کودتای معروف به نوژه بود که هیچگاه به مرحله عمل در نیامد.

در کیفرخواست ٢٧/٤/١٣٥٩ دادستان درباره برخی دیگر از شرکت کنندگان در کودتای نافرجام نوژه آمده است که “این وابستگان رژیم پلید نظام پوسیده و ارتجاعی شاهی و امپریالیسم خونخوار و جهانخوار آمریکا و دست نشاندگان آن” می خواستند برای ملت ایران “سوسیال دموکراسی آمریکایی را به ارمغان بیاورند و بعد از دو سال اختناق مطلق و حکومت نظامی، سلطنت را به رفراندوم بگذارند.”

مدارک و شواهد

در گزارش این اعدام نشانی از مدارک ارائه شده علیه متهم نیست.

دفاعیات

این اطلاعیه به “استماع مدافعات و آخرین دفاعیات متهمان” اشاره کرد، اما درباره شرایط و کیفیت این دفاعیات چیزی نگفت.

حکم

شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز ستوانیار پورفهمیده را “مفسد فی الارض” و “محارب با خدا و رسول او” تشخیص داده شد و به اعدام محکوم گردید. حکم صادره ساعت ١ بامداد پنجشنبه، ساعاتی پس از محاکمه، به اجرا در آمد.


ستوانیار سوم اصغر الماسی
ستوانیار سوم رسول یحیی پسند کبوجانی
ستوانیار سوم محمدرضا قربان نجف آبادی
ستوانیار سوم محرم علی زاهدی
ستوانیار سوم فریدون جواهرنیا
ستوانیار سوم فیروز آذریان


خبر اعدام ستوانیار سوم فیروز آذریان در اطلاعیه ای از سوی روابط عمومی دادستانی انقلاب اسلامی مرکزدر ارتباط با “١٣ تن که در کودتای نافرجام علیه جمهوری اسلامی در چهارشنبه شب ١٨/٤/١٣٥٩شرکت داشتند” اعلام شد. روزنامه جمهوری اسلامی مورخ ١٦ مرداد ١٣٥٩ این اطلاعیه را به چاپ رساند.

دادگاه

طبق اطلاعیه، شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز برای رسیدگی به اتهامات این ١٣ نفر از تاریخ ١٣/٥/١٣٥٩ الی ١٥/٥/١٣٥٩ متناوبا تشکیل جلسه محاکمه داد.

اتهامات

ستوانیار آذریان به جرم “یاغی بر امام عادل و جمهوری اسلامی ایران” و “داشتن پشتیبان تجهیز کننده نیرومندی چون امریکا و اسرائیل” متهم شد. این اتهامات درباره کودتای معروف به نوژه بود که هیچگاه به مرحله عمل در نیامد.

در کیفرخواست ٢٧/٤/١٣٥٩ دادستان درباره برخی دیگر از شرکت کنندگان در کودتای نافرجام نوژه آمده است که “این وابستگان رژیم پلید نظام پوسیده و ارتجاعی شاهی و امپریالیسم خونخوار و جهانخوار آمریکا و دست نشاندگان آن” می خواستند برای ملت ایران “سوسیال دموکراسی آمریکایی را به ارمغان بیاورند و بعد از دو سال اختناق مطلق و حکومت نظامی، سلطنت را به رفراندوم بگذارند.”

شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز ستوانیار آذریان را “مفسد فی الارض” و “محارب با خدا و رسول او” تشخیص داده شد و به اعدام محکوم گردید. حکم صادره ساعت ١ بامداد پنجشنبه، ساعاتی پس از محاکمه، به اجرا در آمد.


– درجه داران نیروی زميني
استوار یکم عنایت الله آزاد یگانه
استوار یکم حبیب الله احمدی
استوار یکم محمد بهرامی
استوار یکم جمشید بخیار
استوار یکم علی پور کرباسی
استوار یکم ابراهیم جوادزاده
استوار یکم محمد تقی خاتون آبادی
استوار یکم ایرج درخشنده
استوار یکم خداداد رحمتی
استوار یکم جمشید رنجبر
استوار یکم ناصر ساجدی
استوار یکم یکم سلامت
استوار یکم محمد عابدینی مقدم
استوار یکم خلیل عطری
استوار یکم علی اکبر عیوض زاده
استوار یکم اسدالله علی پور کرباس دهی
استوار یکم محمد علی فرزام
استوار یکم محمد حسین فرنژاد
استوار یکم جهانگیر فاتح پیروز
استوار یکم جهانبخش فاتح جو
استوار یکم منوچهر فتاحی نوده ای
استوار یکم منصور ساجدی
استوار یکم علی کمپانی
استوار یکم لطف علی لطف الهی
استوار یکم ایرج مرودشتی
استوار یکم محمد علی مهرابی
استوار یکم رسول یحیی پسند
استوار یکم حسن کاظمی (هوابرد – چترباز)
استوار یکم حسن کریم پورتاری (هوابرد – چترباز)
استوار یکم قاسم نقیب زاده (هوابرد – چترباز)
استوار یکم غلام حسین همدانی (هوابرد – چترباز)
استوار یکم مجتبی مرادی (هوابرد – چترباز)
استوار یکم محسن عسکریان (هوابرد – چترباز)
استوار یکم غلامحسین قایق رو
گروهبان یکم سیاویش نوروزی
گروهبان یکم محمد آبادچی
گروهبان یکم علی سعادتی (هوابرد – چترباز)
گروهبان احمد محمدی
گروهبان محمد عابدینی مقدم
گروهبان محمد باقر افتخاری
گروهبان محمد رسول ابریشمی
گروهبان مصطفی حجازی
گروهبان خلیل خباز هاشمی
گروهبان غلام حسین خرقانی خوب
گروهبان مرتضی فرح پور
گروهبان جهانبخش فاتح جو
گروهبان منصور کثیر لو
گروهبان محمود کیانی فر
گروهبان علی مروارید
گروهبان محمد تیغ تیز
گروهبان محمد جواد میر مالکی
گروهبان خسرو محمدی کوبائی

– شهربانی کل کشور
سرهنگ سعید امیری

غیرنظامیان:
ذبیح لله مومنی (دانشجو)
محمد ده پھلوان (پزشکیار)
مریم حجازی (کارمند نیروی زمینی)
جلیل سلطانی
محمدھارونی
عبدمحمد ھارونی
سیاوش مومزائی
علی رحم صالحی
امیدوارآتش پرور
کمال سامع
رحمان مجاورصوفی
خلیل درویش
محمدکریم رکنی والا
ابراھیم ستوده
منوچھرکریمی
سیاوش ھمتی
اصغرلله وردی
ابراھیم کریمی
حسین کریمی
ابراھیم بیگلری
جمشید شمالی
مرتضی سوھانکی
بانو ( بی بی نیکبخت ۶۷ ساله مادرستوان ھوائی ناصررکنی)
جعفرھمتی

پاینده و جاودان باد ایرانزمین

ادمین خلیج فارس

* – در روز ۲۰ جولایِ ۱۹۴۴ گروهی از ارتشیان المانی بر علیه هیتلر بپاخاستند تا آلمان را از مرگ و نابدی نجات دهند که ناکام ماند، ولی پس از فروپاشی رژیمِ هیتلری، ملت آلمان از در قدردانی از جانبازی های آنان، بر روی سنگِ یادبودشان نوشند: «هنگامی که همه در خواب بودند شما بیدار بودید».

** – توضیح: آوانویسی برای شماره ۱۸ در زبان فارسی، هجده و هیجده می باشد، که ساختاری از هشت+ده است، ولی کهنترین واژه و درست برای این شماره “هژده” است، که به گمان زیاد بخاطر نبود واک “ژ” در زبان تازی “ج” نوشته شده و امروز بکار میرود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

رونوشت همه نوشتارها، در تارنوشت خلیج فارس در دسترس همگان می باشد. تارنوشت: http://www.persian-gulf.net

همچنین، از شما دعوت می شود، تا به تاربرگ خلیج فارس در رسانه های اجتماعی بپیوندید:
اینستاگرام: http://persian_gulf.fb/
تلگرام: http://telegram.me/PersianGulfFB
توئیتر: https://twitter.com/PersianGulf_fb
گوگل پلاس: https://plus.google.com/+PersiangulfNetForever
یوتیوب: https://www.youtube.com/channel/UCCr5wfjUgraFh-pDjpfR6kA

________________________________

Persian Gulf Forever

_

وبسایت آزادی نیوز آماده دریافت هرگونه زندگینامه از افراد نامبرده جهت تکمیل این صفحه   میباشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *